اى حسين!تو در اين دشت، چه خواندى كه هنوز
سنگهاى «جبل الرّحمه» از گريه تو نالانند؟
در دعاى عرفه،
تو چه گفتى، تو چه خواندى كه هنوز
تب عرفان تو در پهنه اين دشت به جاست؟
* * *
ما نه تنها در مكتب حماسه و شهادتطلبى و جهاد، شاگرد عاشورا و درسآموز
حسين بنعلى(ع) هستيم، در نيايش و عرفان و معنويت و انس با خدا هم، از روح
عرفانى اباعبداللّه(ع) بهره مىبريم و سايه معنوى او بر سراسر كشورمان و
امت اسلامى افكنده است.
دعاى عرفه امام حسين(ع)، يكى از ميراثهاى علمى و معنوى آن حضرت است.
گرايش به معنويات در جامعه ما نيز، از جمله در «روز عرفه» به اوج مىرسد
و دلدادگى و شوق مردم را نسبت به دعا و نيايش نشان مىدهد.
در اين نوشته، مىكوشيم نگاهى هر چند گذرا، به مضامين بلند اين نيايش
حسينى داشته باشيم.
گرچه دريا را نمىتوان در انگشتانه گنجاند و مضامين بلند و عميق دعاى آن
حضرت در روز عرفه را نمىتوان در چند سطر تبيين كرد، ليكن آشنايى اجمالى با
آن مفاهيم ژرف و عاشقانه و عرفانى كه از زبان سرور عارفان شهيد، در سرزمين
عرفات جارى شده و به يادگار مانده است، براى دعاكننده و زمزمهگر اين نيايش
مفيد است.
* * *
روز عرفه، روز رحمت عام الهى است،
دعاى در اين روز نيز، زمينهساز تجلّى مغفرت و آمرزش خدا نسبت به بندگان
است.
در اين روز معنوى و مقدس، دلهايى كه از شوق و خشيت مىلرزد و چشمهايى
كه از باران اشك خيس مىشود و بغضهايى كه در گلو مىتركد و شانههايى كه
در اثر هق هق گريه لرزان مىشود، همه دوستداشتنى است.
دستهايى كه به نشانه حاجت و نياز به آستان الهى گشوده مىشود، نازل
كننده رحمت واسعه خداست.
در دعاى عرفه، ابتدا اوصاف پروردگار مطرح مىشود و نعمتهاى گوناگون و
فراوان الهى در خلقت و رشد و حيات انسان ياد مىشود كه همه زندگى او را در
همه ابعاد در بر گرفته و موهبتهايى كه از سوى خداوند عطا شده و در جسم و
جان او متجلى است.
از آنجا كه توجه به نعمتها، زمينهساز شكر و سپاس است و غفلت از الطاف
الهى موجب ناسپاسى و عصيان است، يادآورى نعمتهاى بىشمار در بخش عمده آغاز
اين دعا صورت مىگيرد، تا عجز انسان از سپاس نعمتها، زمينه خضوع و خشوع او
را به پيشگاه پروردگار فراهم آورد.
در فراز ديگرى از دعا، مسئله «ذكر»، «خشيت»، «تسليم»، «رضا» و «حمد» ياد
مىشود كه همه از ويژگىهاى بندگان خوب خداست. باز هم ياد نعمتهاى پيدا و
پنهان پروردگار، و باز هم درخواست عافيت، توفيق، ايمنى، عظمت، آبرومندى،
وسعت رزق، توكل و تسليم، ديندارى و رضامندى، آمرزش، برخوردارى از رحمت
الهى، رفع اندوه و گرفتارى.
در اين دعا، نيايشگر عارف با خداى خود عاشقانه حرف مىزند، خاشعانه
صدايش مىكند، كوتاهىها و غفلتهاى خود را به ياد مىآورد، ملتمسانه خود
را در دامن رحمت الهى مىافكند و به وسيله «توبه» به سايه غفران خدا پناه
مىبرد، تنها و تنها از خدا نصرت و كفايت و حاجت و آمرزش مىطلبد و تنها
درِ خانه خدا را به رويش باز مىبيند، خدايى كه دانا، مهربان، رازق و
بندهنواز است.
در بخشى ديگر از دعاى عرفه، يادى از كرامتها و الطاف خداوند نسبت به
اوليا و پيامبران است كه بندگان خالص و برگزيده اويند. آنچه در باره يوسف،
يعقوب، ابراهيم، اسماعيل و يونس انجام داد، همه گواه لطف او به بندگان خويش
است.
ترجيعبند دعاى عرفه و مضمون مكرّر اين نيايش عرفانى، ياد مرحمتهاى
الهى است. يادآورى اين نكته است كه: او درماندگان را پناه است و گرسنگان،
تشنگان و برهنگان را كفايت مىكند. مونس تنهايىها و ياور مظلومان است.
باز هم ياد كردن از موهبتها و نعمتهاى خدا با مخلوقاتش و ... باز هم
قصور و تقصيرهاى بنده در آستان مولا و شكستن پيمان بندگى با خدا و ارتكاب
حرامها و رفتن به سراغ هوسها و مخالفتها.
دعاى عرفه به ما مىآموزد كه خدا چقدر خوب و مهربان و اهل احسان و نيكى
و رأفت و بندهنوازى است و به يادمان مىآورد كه ما چقدر اهل جفا و بىمهرى
و بىاعتنايى و گريز از خدا و غفلت از مولا و مرتكب معصيتهاييم.
از او وفا و احسان است و از ما جفا و خطا.
از او پردهپوشى و ستّاريت، از ما گناه و پردهدرى و گستاخى.
از او استمرار نعمت، از ما ناسپاسى و غفلت.
در دعاى عرفه، بنده مضطر، مسكين، بينوا و درمانده، به درگاه خدا
مىنالد، او را به قرآن و پيامبر و اهل بيت(ع) و خاندان رسول و به همه
مقدّسات و شفيعان بزرگوار قسم مىدهد كه در عصر عرفه، در ساعت اجابت دعا و
نزول رحمت، ببخشايد و از خطايش در گذرد و توفيق بندگى و جبران شرمندگى دهد.
اينكه حضرت سيدالشهدا(ع) با چشمانى اشكبار و حالتى متضرّعانه اين دعا را
مىخواند و آنقدر «يا رب، يا رب» مىگفت و مىگريست كه صداى گريهاش
اطرافيان را هم منقلب مىساخت و صحراى عرفات را با سوز عرفانى خويش همنوا
مىساخت، همه براى ما درس است كه رمز و راز و شيوه و ادب عبوديت را از آن
حضرت بياموزيم.
اى حسين!
عشق را هم ز تو بايد آموخت
و مناجات و صميميت را
و عبوديت را.
دشت از نام تو عرفان دارد.
و شب، از ياد تو عطرآگين است.
دعاى عرفه، يك درس جامع خداشناسى نيز به شمار مىرود. اسما و صفات حق،
الطاف و نعمتهاى خدا، هدايتها و عنايتهاى پروردگار، حساب و جزاى الهى،
يكتايى و بىهمتايى خدا و صدها صفت ديگر در اين دعا مطرح است. درسهاى
عبوديت و بندگى هم در جمله جمله اين دعا نهفته است. روش حاجتخواهى و تقرب
به خدا و توسل به او و شيوه مؤثر دعا و ادب خاص نيايش هم از آموزههاى ديگر
اين دعاى شريف است.
دعاى عرفه، انسان را به رحمت خدا و آمرزش الهى اميدوار مىكند. اين
وعدهاى است كه خود پروردگار داده است و وعده او خلاف و دروغ نيست.
وسعت رحمتش شامل همه مىشود، به شرط آنكه ما اين زمينه و لياقت را در
خودمان پديد آوريم و در دعا، حالت روحى مناسب، تضرّع و ناله، انقطاع و
توكل، رجا و توسل، التماس و خواهش داشته باشيم.
دريايى از انسانهاى معصيتكار، در عصر روز عرفه، به اميد مغفرتش به
آستان آن ربّ كريم پناه مىآورند. گناهان بسيار است و گناهكاران انبوه، ولى
رحمت او از گناه بندگان بيشتر است.
باز هم به سينه آه،
باز هم به لب نوا،
مىنهم دوباره روى، سوى قبله دعا
اشك گرم و آه سرد
از دلم حكايتى است
در قنوت صد نياز
مىزنم تو را صدا
گشتهام ز خود رها
با تو عهد بستهام
در كوير سينهها، چشمههاى «ربّنا»ست.
هر چه به آخر دعاى عرفه نزديكتر مىشويم، تضرّع بنده بيشتر است و اميد
به عفو خدا افزونتر.
چشم اميد دعاخوان به آستانِ سراسر رحمت خداست كه بنده را در غروب عرفه،
كامياب و آمرزيده به خانه و خيمهاش برگرداند: ... «اللّهم اَقبلنا فى هذا
الوقتِ مُنجِحين مُفلحين مبرورينَ غانمين ...» و اينكه ... اگر او نااميد
برگرداند، به كدام درگاه مىتوان رفت و نزد چه كسى مىتوان سفره دل را
گشود؟
بارى ... دعاى عرفه، منظومه عشق و عرفان و منشور دلدادگى و شيدايى و
«شرح درد اشتياق» است،
تا روح بريده از خدا، بار ديگر به «نيستان» بازگردد و روزگار وصل خويش
را بجويد.