حج اکبر، کدام است؟

سيد علي قاضي عسکر


برخي از سالها، در ايام حجّ، روز عرفه با روز جمعه مصادف شده، و آن سال در ميان حجاج، خصوصاً اهل سنّت، به حج اکبر معروف مي گردد. اين مسأله، انگيزه شد تا با بررسي آيات و روايات و همچنين تاريخ، سابقه آن را دنبال نمايم. آنچه درذيل تقديم مي گردد نتيجه تحقيقي هر چند کوتاه در اين زمينه است که اميد مي رود با اظهار نظر محققان و دانشمندان و صاحب نظران تکميل گردد:

خداوند در قرآن کريم مي فرمايد:

و اذان من الله و رسوله الي النّاس يوم الحج الاکبر انّ اللهَ برئ من المشرکين و رسولُهُ .1

و اين اعلامي است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اکبر، که خداوند و پيامبر او، از مشرکين بيزارند .

در بين محدثان و مفسران قديم و جديد، در اينکه حج اکبر کدام است؟ اختلاف نظر وجود دارد، برخي از آنان معتقدند:

1 ـ مراد از حج اکبر، روز عرفه است. از ابن عباس، طاووس، عمر، عثمان، مجاهد، عطاء، سعيد بن مسيب، ابن زبير، ابوحنيفه و شافعي نقل شده که روز عرفه را روز حج اکبر مي دانند.2

عطاء گويد: الحج الاکبر الذي فيه الوقوف بعرفة، و الاصغر العمرة .3

اسماعيل قاضي در حديث مَخْرمَه از رسول خداـ ص ـ نقل کرده که آن حضرت فرمود: يوم الحج الاکبر يومُ عرفة .4

ابن ابي حاتم و ابن مردويه، از مسور بن مَخْرمه از قول رسول خداـ ص ـ آورده اند که:

انّه قال خطب رسول الله ـ ص ـ عشيّة عرفة، فقال امّا بعد فان هذا يوم الحج الاکبر .

پيامبرـ صـ بعد از ظهر عرفه براي مردم سخن مي گفت، و خطاب به آنان فرمود: امروز، روز حج اکبر است .5

ابن سعد، ابن ابي شيبه، ابن جرير، ابن ابي حاتم، و ابوالشيخ از عمر بن خطاب نقل کرده اند که گفت: حج اکبر روز عرفه است .6

ابن جرير روايت ديگري از ابي الصهباي بکري نقل مي کند که: از علي بن ابيطالب ـ ع ـ راجع به روز حج اکبر سئوال کردم، فرمود: روز عرفه است.7

ابوالشيخ نيز از ابن عباس نقل مي کند که گفته است: همانا روز عرفه، روز حج اکبر است و اين روز، روز مباهات است، روزي است که خداوند به اهل زمين در برابر ملائکه آسمان، فخر کرده و مي فرمايد:

جاؤني شعثا غبرا آمنوا بي و لم يروني و عزّتي لاغفرت لهم .8

ژوليده موي و گرد و خاک بر چهره نشسته، به سوي من آمده اند. به من ايمان آوردند، با آنکه مرا نديده اند. به عزّت خودم سوگند آنها را مي بخشم .

برخي از کساني که اين قول را پذيرفته اند به حديث معروف الحج عرفه استدلال کرده و مي گويند:

از آنجا که يکي از بزرگترين اعمال حج، وقوف در عرفه مي باشد، و کسي که آن را درک کند، حج را درک کرده و کسي که آن را درک نکند حج او باطل است، لذا روز عرفه را روز حج اکبر ناميده اند.9

2 ـ دسته ديگر يوم الحجّ الأکبر را تمامي ايّام حج مي دانند. اين گروه معتقدند همانگونه که جنگ جمل ، جنگ صفيّن و جنگ بعاث با اينکه روزها طول کشيده، از آنها به روز صفين ، روز جمل و روز بعاث تعبير مي کنند و مرادشان از يوم ، تمامي دوران آن جنگ هاست، بنابراين در اين جا نيز مراد از يوم الحج الأکبر تمامي ايام حج است.10

شيخ تَهانَوي مي گويد: الحجّ نوعان: الحج الاکبر و هو حجّ الاسلام، و الحج الأصغر و هو العمرة .

حج دو نوع است: حج اکبر و آن حَجَّة ألاسلام است و حج اصغر که عمره است .11

3 ـ دسته سوّم حج اکبر را وقوف در عرفات و اعمال مربوط به مِني مي دانند:

عمر بن اذينه مي گويد: براي امام صادق ـ ع ـ مسائلي را نوشتم و پس از مدتي، پاسخ آن حضرت را با دست خط مبارکشان دريافت نمودم:

... و سألته عن قوله تعالي الحج الاکبر ما يعني بالحج الاکبر؟ فقال الحج الاکبر الوقوف بعرفة و رمي الجمار، و الحج الاصغر العمرة .12

از امام سئوال کردم که فرموده خداوند: يوم الحج الاکبر به چه معني است؟ فرمود: حج اکبر وقوف در عرفات و رمي جمرات است و حج اصغر عمره است. براساس اين روايت، اعمال عرفه و مني، حج اکبر شمرده است .

همين مطلب را زراره از امام صادق ـ ع ـ روايت کرده که آن حضرت فرمود:

الحج الاکبر الوقوف بعرفة، و بجَمْع*(2)و رمي الجمار بمني، و الحج الاصغر العمرة .13

حج اکبر وقوف به عرفه و مشعر، و رمي جمرات در مِني است و حج اصغر عمره است .

4 ـ سفيان ثوري و ابن جُريح و... روز حج اکبر را تمامي ايّام مِني مي دانند.14

5 ـ مجاهد روايت ديگري را نقل کرده، مي گويد: الحج الاکبر القِران*(3)، و الأصغر إلافراد*(4) .

حج اکبر، حج قران و حج اصغر حج اِفراد است .15

6 ـ ابن ابي حاتم از سعيد بن مسيب نقل مي کند که گفت: حج اکبر روز دوّم از يوم النحر (عيد قربان) است. آيا نمي بيني که امام در آن روز خطبه مي خواند؟16

7 ـ ابن سيرين گفته است:

روز حج اکبر، مربوط به آن سالي است که پيامبر ـ ص ـ حجة الوداع را انجام دادند و همراه با ايشان نيز تعداد بيشماري از مردم حج بجاي آوردند .17

البته مي توان اين قول را نيز، مؤيّد آن کساني دانست که روز حج اکبر را روز عيد قربان مي دانند; زيرا در همان سال، پيامبر ـ ص ـ در مِني براي مردم سخن گفت و در روز عيد قربان از مردم سئوال فرمود: امروز چه روزي است؟ گفتند: روز عيد قربان. سپس فرمود: امروز روز حج اکبر است. ابن عربي اين حديث را حَسَن و صحيح مي داند.18

8 ـ طبراني از سمرة بن جندب نقل مي کند که گفته است: روز حج اکبر، مربوط به آن سالي است که مسلمانان و مشرکان حج را در مدت سه روز انجام دادند که قبل از آن، چنين حجي انجام نشده، و پس از آن نيز روي نخواهد داد .19

فضيل بن عياض نيز از امام صادق ـ ع ـ نقل مي کند که فرمود: علّت نامگذاري حج اکبر آن است که در آن سال مسلمانان و مشرکان، همراه با هم حج انجام داده و پس از آن ديگر مشرکين حج بجاي نياوردند.20

همچنين ابن ابي شيبه زايد از ابن عون نقل مي کند که از محمد راجع به روز حج اکبر سئوال کردند گفت: روزي است که حج رسول خدا ـ ص ـ با حج اهل ملل مصادف گرديد.21

9 ـ بسياري از محدثان و مفسران، با استناد به روايات گوناگون، حج اکبر را روز عيد قربان مي دانند. اين دسته علاوه بر آنکه از استحکام بيشتري برخوردار مي باشد، با آيه فسيحوا في الأرض اربعة اشهر و يا نقلهاي تاريخي که مي گويد: علي بن ابيطالب ـ ع ـ بعدازظهر عيد قربان پيام برائت را ابلاغ فرمود ، سازگارتر است:

ابن ابي اوفي مي گويد: روز عيد قربان، روز حج اکبر است. در آن روز خون ريخته مي شود. سرها تراشيده مي شوند. آلودگيها و زوايد بدن برطرف مي گردد، و حرام ها حلال مي شوند .22

مالک نيز همين عقيده را داشته مي گويد: شکي نداريم که حج اکبر روز عيد قربان است و اين بدان جهت مي باشد که بسياري از اعمال حج در روز عيد قربان انجام مي شود. در شب عيد، حجاج در مِني وقوف داشته، در فرداي آن، رمي، قرباني، حلق و طواف انجام مي شود .23

ابوبکر محمد بن عبدالله معروف به ابن عربي با تأييد قول مالک مي گويد:

و غاص مالک علي الحقيقة

مالک به تمامي حقيقت دست يافته است... 24

معاوية بن عمّار مي گويد: از امام صادق ـ ع ـ درباره روز حج اکبر سئوال کردم، آن حضرت فرمود: روز عيد قربان، روز حج اکبر و عمره حج اصغر است .25

در جاي ديگر صفوان بن يحيي از ذريح المحاربي از امام صادق ـ ع ـ نقل مي کند که آن حضرت فرمود: حج اکبر يوم النحر، (روز عيد قربان) است .26

فضيل بن عباس مي گويد: از امام صادق ـ ع ـ پيرامون حج اکبر سئوال کردم و گفتم: ابن عباس آن را روز عرفه مي دانسته است. حضرت پاسخ فرمودند: علي ـ ع ـ مي فرمود: حج اکبر روز عيد قربان است و آنگاه به فرموده خداي عزّوجلّ: فسيحوا في الأرض اربعة اشهر 27 استدلال کرده مي فرمود: ]چهار ماه; عبارت است از [بيست روز از ماه ذيحجه، و ماه هاي محرّم، صفر، ربيع الاوّل و ده روز از ربيع الآخر و اگر حج اکبر روز عرفه باشد چهار ماه و يک روز خواهد شد .28

لازم به توضيح است که علي بن ابي طالب ـ ع ـ پيام برائت را به دستور رسول خداـ ص ـ در روز دهم ذيحجه (روز عيد قربان) در مِني براي مردم قرائت فرموده و براساس دستور خداوند چهار ماه به مشرکين مهلت داد تا تصميم بگيرند مسلمان شده و يا بر کفر و شرک باقي بمانند و در نتيجه کشته شوند. چهار ماه از اين قرار بود: بيست روز باقيمانده از ماه ذيحجه، تمامي ماه هاي محرّم، صفر، و ربيع الاوّل و ده روز از ربيع الثاني، که در نتيجه روز يازدهم ربيع الثاني مهلت چهار ماهه پايان مي پذيرفت. بر اين اساس آنها که روز عرفه را يوم الحج الاکبر بدانند يک روز به چهار ماه خواهند افزود و اين با آيه ناسازگار است.

صاحب تفسير المنار نيز مي گويد: اين چهار ماه از روز دهم (عيد قربان) ذيحجّه سال نهم (که پيام برائت در آن ابلاغ شد) آغاز و در دهم ربيع الآخر سال دهم خاتمه مي يابد.29

در روايت ديگري آمده است: در حالي که علي بن ابي طالبـ ع ـ روز عيد قربان، بر مرکبي سفيد رنگ سوار گشته، به طرف جبانه حرکت مي کرد، مردي آمد و لجام اسب آن حضرت را در دست گرفت و سئوال کرد روز حج اکبر کدام است؟ حضرت پاسخ دادند: همين امروز است، ]سپس فرمود:[ از مقابل مرکب کنار برو.30

منابع اهل سنّت از افرادي مانند ابن عباس، سعيد بن جبير، ابن زيد، نخعي، شعبي، سدي، ابن ابي اوفي، و ابن مردويه.... نيز نقل کرده اند که: مراد از يوم الحج الاکبر روز عيد قربان است .31

از مجاهد نيز روايتي نقل شده که حج اکبر را يوم النحر مي داند.32

ترمذي، ابن منذر، ابن ابي حاتم و ابن مردويه به نقل از علي بن ابي طالبـ ع ـ آورده اند که فرمود: از پيامبرـ ص ـ سؤال کردم: يوم الحج الاکبر چه روزي است؟ فرمود: روز عيد قربان است .33

ابوالشيخ نيز نقل کرده، که عليـ ع ـ فرمود: يوم الحج الاکبر روز عيد قربان است .34

ابن مردويه از ابن ابي اوفي و او از رسول خداـ ص ـ نقل مي کند که فرمود:

يوم الاضحي هذا، يوم الحج الاکبر

روز عيد قربان، امروز، روز حج اکبر است .35

ابن داود، ابن ماجه... و ابونعيم در حليه، از ابن عمر نقل کرده اند که گفته است: رسول خداـ ص ـ روز عيد قربان در حجة الوداع در بين جمرات توقف نموده، از مردم سئوال فرمود: امروز چه روزي است؟ گفتند: روز عيد قربان. آنگاه پيامبرـ ص ـ فرمود: امروز، روز حج اکبر است .36

بخاري و ديگران نيز همين مطلب را از پيامبرـ ص ـ نقل کرده اند.37

ابوهريره نيز مي گويد: ابابکر در همين سال مرا همراه مؤذّنيني که روز عيد قربان اعزام داشت، فرستاد، سپس پيامبرـ ص ـ عليـ ع ـ را براي ابلاغ پيام برائت اعزام فرمود.38

که اين روايت نيز مشخص مي کند روزي که عليـ ع ـ پيام برائت را براي مردم قرائت فرمود، روز عيد قربان بوده و در نتيجه يوم الحج الاکبر همان روز خواهد بود.

ابن ابي شيبه مي گويد: ابي جحيفه نيز روز حج اکبر را روز عيد قربان مي داند عطا و ابن جرير نيز از ابن عباس همين مطلب را نقل کرده اند.39

ابن جرير از مغيرة بن شعبه نقل مي کند که: روز عيد اضحي خطبه خواند و گفت: امروز، روز حج اکبر است.40

ابن ابي شيبه از ابي اسحاق نقل مي کند که گفته است: از عبدالله بن شداد از حج اکبر سئوال کردم پاسخ داد: روز عيد قربان است و حج اصغر عمره است.41

سيد قطب در تفسير في ظلال القرآن مي گويد:

... و يوم الحج الاکبر اختلف الروايات في تحديده،: اَهُوَ يوم عرفه ام يوم النحر؟ و الاصَح انه يوم النحر .

در روايات، در تعريف روز حج اکبر و اينکه آيا روز عرفه است يا روز عيد قربان، اختلاف نظر وجود دارد، ليکن صحيحترين قول آن است که روز عيد قربان باشد.42 ابن کثير در تفسيرش مي گويد: يوم الحج الاکبر روز عيد قربان است که برترين و بزرگترين روزهاي انجام مناسک حج است.43

صاحب تفسير مراغي نيز همين عقيده را دارد، وي مي گويد:

يوم الحج الاکبر يوم النحر الذّي فيه تنهي فرائض الحج و يجتمع الحجاج لإتمام مناسکهم و سننهم في مِني .

روز حج اکبر، روز عيد قربان است که در آن حجاج براي تکميل مناسک حج، در مني جمع مي شوند، و واجبات حج در اين روز پايان مي يابد.44

محمد رشيد رضا در المنار ضمن برتر دانستن اين قول که حج اکبر روز عيد قربان است ]روزي که [واجبات و ارکان حج در آن به پايان مي رسد مي گويد: در تعيين حج اکبر اختلاف نظر وجود دارد که به زودي ما آن را ذکر خواهيم نمود.45

طبري پس از آنکه اقوال مختلف را پيرامون حج اکبر بيان مي کند مي گويد: برترين و صحيح ترين آنها، نزد ما، گفتار کسي است که مي گويد: يوم الحج الاکبر ، يوم النحر، روز عيد قربان است. زيرا اخبار فراواني از گروهي از صحابه رسول خداـ ص ـ وجود دارد که مي گويد: علي بن ابي طالب در روز عيد قربان، آيات برائت را براي مردم قرائت کرد. علاوه بر آن، روايات متعددي از رسول خداـ ص ـ ذکر کرديم که مي گفت: روز عيد قربان، روز حج اکبر است . سپس در تأييد اين سخن مي گويد:

يوم در اينگونه کلمات، براساس آنچه بدان اضافه شده، معنا پيدا مي کند. وقتي مردم مي گويند يوم عرفه ، مراد روزي است که مردم در عرفات وقوف دارند. يوم اضحي ، روي است که مردم در آن قرباني مي کنند. يوم الفطر ، روزي است که مردم در آن افطار مي کنند و همين طور يوم الحج روزي است که مردم در آن حج به جاي مي آورند، و همانا مردم در روز عيد قربان مناسک خود را به پايان برده و حجّشان خاتمه مي يابد و بالاخره تمامي حج روز عيد قربان است.46

در روايت ديگري آمده است که: پيامبرـ ص ـ بر شتر مادّه قرمز رنگي سوار شده و فرمود:

اَتَدْروُنَ اَيُّ يوم يَوْمُکُمُ؟ ، آيا مي دانيد امروز چه روزي است؟ .

قالوا: يوم النحر ، گفتند روز عيد قربان است.

آنگاه فرمود: صَدَقْتم يومُ الحج الاکبر ، راست گفتيد: روز حج اکبر است. 47

ابي بشر مي گويد: علي بن عبدالله بن عباس با مردي از آل شيبه بر سر اينکه روز حج اکبر کدام است با يکديگر به مخاصمه پرداختند. علي بن عبدالله مي گفت: روز عيد قربان است و ديگري مي گفت: روز عرفه است. کسي را نزد سعيد بن جبير فرستاد، از او سؤال کردند: پاسخ گفت: روز عيد قربان است...48

ابلاغ پيام برائت توسط عليـ ع ـ نيز در مِني و روز عيد قربان بوده است.

ابي الصباح کناني از امام صادقـ ع ـ نقل مي کند که فرمود: پيامبرـ ص ـ پس از مراجعت از جنگ تبوک تصميم به انجام حج گرفتند ]ليکن[ فرمودند: در خانه خدا مشرکان عريان ظاهر شده، به طواف مي پردازند و تا چنين است من دوست نمي دارم حج به جاي آورم .49

به دنبال آن آيات، سوره برائت نازل و پيامبرـ ص ـ عليـ ع ـ را براي ابلاغ پيام به مشرکان، به مکّه اعزام فرمود. جريان اين اعزام را امام صادقـ ع ـ اينگونه بيان مي فرمايند:

رسول خداـ ص ـ پس از فتح مکّه از انجام مراسم حج توسط مشرکين، جلوگيري نفرموده بود، ليکن مشرکين با اعمال زشت و ناپسند و عقايد خرافي خود، مراسم حج را به ابتذال کشانده بودند. و چنين وضعيتي قابل دوام نبود. به نمونه اي از اين اعمال توجه کنيد:

يکي از سنتهاي اعراب جاهلي در حج اين بود که عقيده داشتند: کسي که وارد مکه شده و با لباس خود طواف مي کند. پس از طواف جايز نيست آن لباس را نگه داشته و از آن استفاده نمايد. براين اساس پس از طواف، لباس خود را به ديگري صدقه مي داد و يا قبلاً لباسي را کرايه کرده با آن طواف مي کرد و سپس به صاحبش برمي گرداند، آنهايي که قدرت کرايه کردن لباس را نداشته و يک لباس نيز بيشتر نداشتند، آن را از تن بيرون آورده و عريان به طواف مي پرداختند. تا جايي که روزي زني زيبا و خوبروي براي طواف به مسجدالحرام آمد، چون يک لباس بيشتر نداشت و کسي نيز لباسي به او کرايه نداد، برهنه مشغول طواف گرديد، مردم به تماشاي او ايستادند. پس از پايان طواف برخي درخواست ازدواج با او را کردند، زن جواب منفي داده، گفت: من شوهر دارم. اين وضعيت زشت و ناپسند قابل دوام نبود و قداست خانه خدا را خدشه دار مي ساخت.

زماني که آيات اوّل سوره برائت بر رسول خداـ ص ـ نازل گرديد، پيامبر آنها را به ابابکر داده و به او امر فرمودند تا به مکه رفته، آيات را در مِني و روز عيد قربان براي مردم قرائت کند. همين که ابابکر رفت جبرائيل بر رسول خداـ ص ـ نازل شد و گفت:

لا يؤدّي عنک الاّ رجلٌ مِنْک ، اين پيام را بايد مردي که از شما و خاندان شماست ابلاغ نمايد .

ابن عربي در ضمن روايتي اين جمله را چنين آورده است: انه لا يؤدي عني الاّ رجلٌ من اهل بيتي... 50

به دنبال اين دستور، پيامبرـ ص ـ علي بن ابي طالبـ ع ـ را براي انجام اين مأموريت انتخاب و به دنبال ابابکر فرستاد، عليـ ع ـ در منطقه روحاء51 (و يا بر طبق بعضي نقل ها در ذي الحليفه52 ) به ابابکر رسيده، آيات را از او گرفت، ابابکر با وحشت بسيار، به سوي پيامبرـ ص ـ بازگشت و اظهار داشت: آيا در باره من آيه اي نازل شد که تصميم خود را عوض کرديد؟ پيامبرـ ص ـ پاسخ دادند: نه، خداوند مرا امر فرمود تا اين پيام توسط خودم يا مردي از خانواده ام ابلاغ گردد.

عليـ ع ـ فرمود: پيامبرـ ص ـ به من امر نمود تا دستور خدا را به مردم ابلاغ کرده، به آنها بگويم: از اين پس هرگز عريان بر گِرد خانه خدا طواف نکنند و پس از اين سال نيز، ديگر مشرکين نزديک مسجدالحرام نشوند .53

از اين روايت مي توان فهميد که زمان ابلاغ آيات سوره برائت توسط اميرالمؤمنينـ ع ـ روز عيد قربان و در سرزمين مِني بوده است و در نتيجه روز حجّ اکبر نيز همان روز عيد قربان خواهد بود.

حريز نيز از امام صادقـ ع ـ نقل مي کند که فرمود: بعدازظهر روز عيد قربان پيام برائت را علي بن ابي طالبـ ع ـ قرائت فرمود.54

ترمذي از زيد بن يُثَيْع نقل مي کند که گفته است: از عليـ ع ـ سؤال کردم: مأموريت شما در حج چه بود؟ حضرت پاسخ فرمودند: چهار چيز:

1 ـ اينکه برهنه در کنار کعبه طواف نکنند.

2 ـ اگر بين پيامبرـ ص ـ و کساني از مردم پيماني هست که زمان آن مشخص است، آن پيمان به قوت خود باقي است.

3 ـ به آنان که پيماني ندارند، چهار ماه مهلت داده مي شود.

4 ـ وارد بهشت نمي شود مگر کسي که مؤمن باشد.55

ابن عربي به نقل از ابوسعيد محمد بن طاهر و او از استاد ابو مظّفر طاهر بن محمود شاهپور نقل مي کند که گفته است: يکي از دلايل اعزام عليـ ع ـ براي اين مأموريت، اين بود که سيره اعراب در گذشته چنين بوده که پيمان هاي خود را نقض نمي کردند مگر با حضور کسي که آن پيمان را بسته بود، يا مردي از آن خاندان. بر اين اساس پيامبرـ ص ـ مي خواست تا بهانه را از دست مشرکان گرفته و زبان آنها نيز در آينده بسته شود، لذا پسر عموي خود را که از بني هاشم و از بيت رسول خداـ ص ـ بود، براي برداشتن اين پيمان به سوي مکه فرستاد.56

محمد رشيد رضا در تفسير المنار بدون آنکه مدرک خويش را مشخص کند بر وجود چنين رسمي صحّه مي گذارد ليکن به نظر مي رسد ايشان نيز از همان نقل بهره گرفته است.57

به نظر مي رسد چنين مطلبي صحيح نباشد زيرا:

اولاً: پيامبرـ ص ـ از قبل به رسوم اعراب جاهلي آگاه بود و اگر اين رسم وجود داشت حضرت نمي بايست ابتدا ابابکر را انتخاب فرموده، و پس از آن که آيه نازل شد مأموريت را به عليـ ع ـ واگذار کند!

ثانياً: مفسرين بر اين عقيده اند که انتخاب عليـ ع ـ براي اين مأموريت از ناحيه خداوند بوده که توسط جبرائيل امين به رسول خداـ ص ـ ابلاغ گرديد و اين انتخاب الهي، مهمتر از پاسخگويي به يک رسم جاهلي است.

ثالثاً: ابلاغ پيام برائت در اوج اقتدار پيامبرـ ص ـ و پس از فتح مکّه و زماني که مشرکين در ذلّت بسر مي بردند صورت گرفته و ديگر براي مشرکان قدرتي باقي نمانده تا بتوانند در آينده، نسبت به شکستن پيمان خود با پيامبر ـ ص ـ اعتراض نمايند.

به هر حال مسلم آن است که پيامبرـ ص ـ ابتدا ابابکر را مأمور ابلاغ پيام فرمود و سپس اين مأموريت را لغو و آن را به علي بن ابيطالبـ ع ـ واگذار نمود.

افرادي همچون محمد رشيد رضا دنبال اثبات اين مطلبند که پيامبرـ ص ـ ابابکر را در همان سفر به عنوان اميرالحاج اعزام نموده، و علي بن ابيطالبـ ع ـ فقط مأمور اعلام آيات برائت به حاجيان بوده است.58

ليکن اين سخن نمي تواند صحيح باشد، زيرا اولاً: ابلاغ اين مطلب که: لا يحجّ بعد العام مشرک ، از اين پس مشرکان حق انجام حج را ندارند مستقيماً با اميرالحاج ارتباط دارد. و ثانياً در روايات آمده است که: لايبلغها الا انا او رجل من اهل بيتي .59

عجيب تر آنکه وقتي آقايان با اين مشکل مواجه شده و پاسخي براي آن نيافته اند، درصدد برآمده اند تا بگويند ابابکر به عليـ ع ـ دستور داد تا آيات سوره برائت را قرائت نمايد.60

و حال آنکه ابلاغ اين پيام به فرمان پيامبرـ ص ـ صورت گرفت و نيازي به دستور مجدّد ابابکر نداشت! اباهريره تلاش مي کند تا اعلان برائت در روز عيد قربان را براي خود ثبت نموده، عليـ ع ـ را نيز در شمار يکي از کساني که اين مسؤوليت را عهده دار بوده است، معرفي کند!61

تعصّب آنچنان چشم و گوش آقاي محمد رشيد رضا را پرکرده که به دنبال نقل اين مسائل، شديداً به شيعه حمله مي کند که چرا از اين قضيه به عنوان اثبات يک فضيلت براي علي بن ابيطالبـ ع ـ استفاده مي کنند؟!

چگونه يک انسان که خود را مفسر قرآن مي داند به خود جرأت مي دهد اينگونه در تحريف حقايق تلاش کند و تا بدان جا پيش رود که براي شيعه و به قول او، روافض، تقاضاي مرگ و کشته شدن بنمايد.62

متأسفانه براي انکار اين فضيلت تا بدان جا پيش رفته اند که پس از مسلم گرفتن اميرالحاج بودن ابابکر، محمد رشيد رضا از اَلوسي نقل مي کند که برخي از اهل سنت گفته اند: اينکه پيامبرـ ص ـ ابابکر را به عنوان اميرالحاج و عليـ ع ـ را به عنوان مبلّغ پيام برائت انتخاب فرمود، به خاطر آن است که ابابکر مظهر صفت رحمت و جمال خداوندي است و عليـ ع ـ شير خدا و مظهر جلال خداوندي است (که صفت قهر از صفات جلال است) لذا اينجا که نقض عهد مشرکان است ]و به اصطلاح خشونت لازم دارد[ اين مسئوليت به عهده علي بن ابيطالبـ ع ـ گذاشته شد!63

ابن کثير از روي تعصّب براي ناديده انگاشتن اين فضيلت بزرگِ علي بن ابيطالبـ ع ـ تلاش مي کند تا حديث رسول خداـ ص ـ را که فرمود: لايبلغها الاّ انا او رجل من اهل بيتي را از اعتبار انداخته، آن را ضعيف و غير صحيح معرّفي کند!64

علاوه بر آن مي گويد: اينکه در روايت آمده: پس از ابلاغ پيام رسول اکرم ـ ص ـ ابابکر به مدينه مراجعت نمود معنايش آن نيست که فوراً به مدينه برگشت; بلکه وي به راه خود ادامه داده، و پس از انجام مناسک حج به مدينه مراجعت و به حضور پيامبرـ ص ـ رسيد.65

و از اين بدتر آنــکه ابـن کثير به نقل از مسند احمد حنبل مي گويد: آنگاه که پيامبرـ ص ـ علي ـ ع ـ را براي ابلاغ پيام برائت مأمور نمود، علي ـ ع ـ در پاسخ گفت: اي پيامبر خدا من نه سخنورم و نه زبان گويائي دارم: و پيامبر ـ ص ـ به ايشان فرمودند: من نــاچارم يــا خــود اين مأموريت را انجام دهم يا آنکه شما عهده دار آن شويد و سپس علي ـ ع ـ پاسخ داد: حال که ناچار و مجبوريم پس من خواهم رفت!

پيامبر ـ ص ـ نيز علي ـ ع ـ را دعا نموده، دستش را بر دهان علي ـ ع ـ نهاد.66

براستي تعصب چه مي کند و چگونه انسانها را به انحراف و بيــراهــه مي کشد! علي ـ ع ـ آن سخنور توانا و آن گوينده پرجاذبه اي که با شروع کلامش نفس در سينه ها حبس، و با شنيدن کلامش انسانهاي عاشقي چون همّام قالب تهي مي کنند، را چونان انسان هاي بي زباني که توانائي حرف زدن ندارند، معرفي مي نمايد.

بديهي است که اينگونه تعصبات ناروا، نمي تواند پرده بر روي حقايق کشيده بر واقعيات سرپوش بگذارد. حق همان است که گفته شد انتخاب عليـ ع ـ براي اين امر مهم، حاکي از فضيلت بزرگي است که تنها آن کس که از اهل بيت رسول اللهـ ص ـ و جان و روح آن حضرت و محبوب خداوند است، از عهده انجام آن برخواهد آمد.

مـرحـوم عـلامـه طـبـاطـبـائي ـ رضـوان الله تـعـالي عليه ـ در ذيل آيـه شريفـه: و اذان من الله و رسوله... فـرمـوده انـد:

مراد روز دهم ذي الحجه از سال نهم هجرت است چون در آن روز بود که مسلمانان و مشرکان يک جا اجتماع کرده و هر دو طايفه به حج خانه خدا پرداختند و پس از آن سال، ديگر هيچ مشرکي حج انجام نداد. سپس مي افزايد: اين قول مورد تأييد رواياتي است که از ائمه اهــل بيت ـ ع ـ رسيده و با معناي اعلام برائت مناسب تر و با عقل نيز سازگارتر از ساير اقوال است، زيرا آن روز، بزرگترين روزي بود که مسلمانان و عموم مشرکين به حج آمده، در مِني جمع شده بودند. اين معني از برخي روايات واصله از طرق اهل سنت، نيز استفاده مي شود چيزي که هست در آن روايات مراد از حج اکبر روز دهم از هر سال است، نه فقط سال نهم هجرت، و بنابراين همه ساله حج اکبر تکرار مي شود ليکن از طريق نقل ثابت نشده که اسم روز دهم روز حج اکبر باشد .67

و در ادامه نقل اقوال ذيل آيه شريفه مي فرمايند:

از شنيدن کلمه روز حج اکبر ، همان روز عيد قربان به ذهن مي رسد، چون تنها روزي که عموم حجاج آنجا اجتماع کرده و اعلام برائت مي تواند به گوش همگان برسد، همان روز دهم است، و وجود چنين روزي در ميان ساير ايّام حج، نمي گذارد کلمه يوم الحج الاکبر ساير ايّام را نيز شامل شود .68

در لغت نامه دهخدا نيز به نقل از مهذّب الاسماء، حج اکبر را عيد اضحي و عيد گوسفندکشان معني مي کند.69

از آنچه گذشت نتيجه مي گيريم که:

1 ـ مراد از روز حج اکبر روز عيد قربان است.

2 ـ تعبير يوم الحج الاکبر براي اولين بار در مورد روز عيد قربان سال نهم هجرت بکار رفته، و در سال بعد که حجة الوداع صورت گرفت باز اين تعبير تکرار گرديده است. لذا مي توان گفت همه ساله روز عيد قربان، روز حج اکبر است.

3 ـ آنجا که حج اکبر بدون کلمه يوم آورده شود مراد حج در مقابل عمره است.

طبري در اين زمينه پس از نقل نظرات مختلف پيرامون علت نامگذاري اين روز به حج اکبر مي گويد: از اين اقوال نزد من به صحت نزديکتر، قول کسي است که مي گويد: حج اکبر به معناي حج و حج اصغر به معناي عمره است زيرا اعمال حج از اعمال عمره بيشتر است.70

4 ـ آنگونه که در برخي منابع آمده، روز عرفه در سالي که رسول خداـ ص ـ حج گزاردند با روز جمعه مصادف بوده است و مؤلف کتاب الفقه الاسلامي و ادّلته تعبير: قد ثبت في ا لصحيحين ان يوم عرفة، الذي وقف فيه النبي ـ ص ـ کان يوم جمعة دارد.71

ولي اينکه مصادف شدن روز جمعه با عرفه در هر زمان، دليل آن باشد که حج آن سال، حج اکبر است هيچگونه دليل و مدرکي در روايات و منابع تاريخي براي آن ذکر نگرديده و به نظر مي رسد يک عقيده عوامانه است که با گذشت زمان بصورت يک امر مسلم درآمده است.

صاحب تفسير المنار در اين زمينه مي گويد: در حجة الوداع، روز عرفه، روز جمعه بود و عوام هر زمان که وقوف در عرفات با روز جمعه مصادف شود آن سال را حج اکبر مي نامند.72

در لغت نامه دهخدا نيز آمده است: ظاهراً در نزد عوام چون عيد اضحي با جمعه تصادف کند حج آن سال را حج اکبر گويند و ثواب اين حج را بيشتر گمان برند.73


پـاورقـي هـا:
1 ـ توبه: 4 .
2 ـ قرطبي، ج 8 ، ص 69 .
3 ـ تفسير قرطبي، ج 8 ، ص 70 .
4 ـ همان مدرک .
5 ـ تفسير فخر رازي، ج 15 ، ص 221 .
6 ـ در المنثور ج 3 ، ص 213 .
7 ـ همان مدرک .
8 ـ همان مدرک .
9 ـ تفسير فخر رازي، ج 15 ، ص 221 .
10 ـ مجمع البيان، ج 5 ، ص 5 .
11 ـ کشاف اصطلاحات الفنون، ج 1 ص 283 .
و کذا في جامع الرموز.
12 ـ وسائل ج 8 حديث 14108 .
(چاپ آل البيت)
13 ـ وسائل، ج 14، حديث 19239 .
14 ـ مجمع البيان، ج 5 ، حــديــث 5 ، تفسيرقرطبي ج 8 ص 70 .
15 ـ تفسير قرطبي، ج 8 ، ص 70 .
16 ـ درالمنثور، ج 3، ص 212 .
17 ـ قرطبي، ج 8 ، ص 70 .
18 ـ احکام القرآن ابن عربي، ج 2 ، ص 453 .
19 ـ درالمنثور، ج 3 ، ص 211 .
20 ـ وافي، ج 14 حديث 14318 .
21 ـ درالمنثور، ج 3، ص 211 .
22 ـ تفسير قرطبي، ج 8، ص 69 .
23 ـ همان مدرک، ص 80 .
ـ احکام القرآن ابن عربي، ج 2 ، ص 452 .
ـ نورالثقلين، ج 2 ، ص 185 .
24 ـ احکام القرآن ج 2 ، ص 453 .
25 ـ وسائل، ج 14 ، حديث 19230 :
ـ وافي، ج 14 ، حديث 14315 .
26 ـ وافي، ج 14 ، حديث 14316 .
27 ـ توبه: 2 .
28 ـ وافي، ج 14 حديث 14317 ،
ـ نورالثقلين، ج 2 ، ص 185 .
29 ـ المنار، ج 10 ص 152 .
30 ـ تفسير روح البيان، ج 3 ، ص 385 .
31 ـ تفسير فخر رازي، ج 15 ، ص 221 .
32 ـ مجمع البيان، ج 5، ص 5 .
33 ـ درالمنثور، ج 3 ، ص 211 .
34 ـ همان مدرک .
35 ـ درالمنثور، ج 3 ، ص 211 .
36 ـ همان مدرک .
37 ـ احکام القرآن ابن عربي، ج 2 ، ص 449 .
38 ـ احکام القرآن ابن عربي، ج 2 ، ص 450 .
39 ـ تفسير فخر رازي، ج 15 ، ص 221 .
40 ـ درالمنثور، ج 3 ، ص 211 .
41 ـ درالمنثور ج 3 ، ص 212 .
42 ـ في ظلال القرآن ج 4 ، ص 136 .
43 ـ تفسير ابن کثير، ج 2، ص 521 .
44 ـ تفسير مراغي، ج 10 ، ص 55 .
45 ـ المنار، ج 10 ، ص 153 .
46 ـ تفسير طبري، ج 6 ، ص 75 .
47 ـ تفسير طبري، ج 6 ، ص 53 .
48 ـ تفسير طبري، ج 6 ، ص 71 .
49 ـ تفسير قرطبي، ج 8 ، ص 67 .
50 ـ احکام القرآن، ج 2 ، ص 453 .
51 ـ روحاء مکاني است بين مکه و مدينه که تا مدينه حدود 30 مايل فاصله دارد.
52 ـ نورالثقلين، ج 2 ، ص 178 .
53 ـ نورالثقلين، ج 2 ، ص 181 ،
ـ تفسير صافي، ج 2 ، ص 319 .
54 ـ نورالثقلين، ج 2 ، ص 179 .
55 ـ تفسير قرطبي، ج 8 ، ص 68 .
ـ احکام القرآن ابن عربي، ج 2 ، ص 454 .
56 ـ قرطبي، ج 8 ، ص 68 .
57 ـ المنار، ج 10 ، ص 158 .
58 ـ تفسير المنار، ج 10 ، ص 155 .
59 ـ المنار، ج 10 ، ص 157 .
60 ـ همان مدرک ص 156 .
61 ـ تفسير ابن کثير، ج 2 ، ص 521 .
62 ـ همان مدرک ص 164 .
63 ـ المنار، ج 10 ، ص 162 .
64 ـ تفسير ابن کثير، ج 2، ص 522 .
65 ـ تفسير ابن کثير، ج 2، ص 522 .
66 ـ تفسير ابن کثير، ج 2، ص 522 .
مسند احمد، ج 1 ، ص 150 .
67 ـ لغت نامه دهخدا ذيل کلمه حج اکبر ص 315 .
68 ـ تفسير طبري، ج 6 ، ص 76 .
69 ـ الفقه الاسلامي ادلّته ج 3 ، ص 213 .
70 ـ تفسير المنار، ج 10 ، ص 160 .
71 ـ لغت نامه دهخدا ذيل کلمه حج اکبر ص 315 .
72 ـ تفسيرالميزان، ج 9 ، ص 229 .
73 ـ تفسير الميزان، ج 9 ، ص 230 .


منبع: ماهنامه ميقات حج سال اول شماره دوم زمستان 1371