چغرافيای منطقه
غدير خم در ميان جاده مکة مکرمة و مدينة منورة قراردارد، و در نزديکی منطقه (
الجحفة ) مي باشد. منطقه غدير خم محل گذر کاروانها بوده است ، و پيامبر اسلام
(ص ) در ربيع الاول سال 622 ه در موقع هجرت تاريخی از آن منطقه گذر
نمود، و همچنين پس از برگشت از حجة الوداع در
18ذی الحجة سال 10 ه در آن منطقه توقف نمود، و بدينگونه اين بقعه
جغرافيايی وارد صحنه تاريخ اسلامی شد.
در حال حاضر منطقه غدير خم از جاده اصلی دور گشته چون شنهای
صحرا راه کاروانها را بسته ، و آن منطقه در حال حاضر بنام ( الغربة ) معروف
است. دور آن منطقه هم هنوز يک چشمه فوار از دل سنگهای يک دره وسيع ميجوشد. و
اما منطقه الغدير در مرز ( الحدة ) قرار گرفته است و در آن سرزمين پر از سنگهای
سياه موجود است و آن منطقه اصلا قابل زراعت نمي باشد. و در انتهای منطقه الحدة
دره بزرگی مي باشد که در آن دره چشمه الغدير قرار دارد. و در اين منطقه پيامبر
اسلام (ص ) توقف نمود و آخرين پيامهای آسمانی را برای حجاج و کاروانهای مسلمين
ابلاغ و قرائت فرمود.
سرزمين آن منطقه در موقع باران و بعلت سيلهای فراوان که بوجود
مي آورد هميشه در حال دگرگون شدن است ، و هر کس که مي خواهد به اين منطقه تبرک
نمايد ( چون آخرين پيامبر تاريخ بشريت در آن منطقه توقف نمود ) مي تواند از دو
راه وارد شود، يکی از راه ( الجحفة ) و دومی راه ( رابغ ).
راه اول : از سر دو راهی الجحفة در نزديکی فرودگاه رابغ جاده
آسفالتی به مسافت 9 کيلومتر تا دهکده الجحفة و در آنجا مسجد بزرگی واقع شده است
و از آن دهکده به مسافت 2 کيلومتر به سمت راست در جاده ای پر از شن و سنگ حرکت
مي کند و در انتهای اين جاده وادی الغدير شروع مي شود.
و اما راه دوم : از سر دو راهی مکه به مدينه با تجاه رابغ
شروع مي شود، و بعد از 10کيلومتر جاده فرعی مي شود بسوی منطقه الغدير، و مسافت
بين رابغ تا الغدير حدود 26 کيلومتر مي باشد.
و اما از نظر موقعيت وادی الغدير از شرق در 8 کيلومتری مسجد
الميقات در جحفة قرار گرفته است و از جنوب در 26 کيلومتری شهر رابغ مي باشد.
استحباب توقف در منطقه غديرخم
در آيين اسلام بسيار سفارش شده است استحباب توقف در منطقه غديرخم و ذکر نماز و
دعا در مسجد آن. يکی از اصحاب امام صادق (ع ) روايت کرده است به اينکه همسفر
امام (ع ) از مکه مکرمة به مدينة منورة بوده است. مي گويد : موقعيکه رسيديم به
مسجد الغدير امام (ع ) نگاهی
به سمت چپ مسجد نمود و فرمود : " آنجا جايگاه قدم رسول الله (ص ) بوده است که
فرمود : هر کس را من مولايم ، علی مولای اوست ، خداوندا کسانی که علی را دوست
دارند، آنان را
دوست بدار، و کسانی که او را دشمن بدارند دشمن بدار". و در بسياری از کتب فقهية
آمده است استحباب نماز در مسجد الغدير.
استحباب توقف در منطقه غديرخم
پيامبر اسلام (ص ) در منطقه غدير خم توقف نمود و جبرائيل أمين بر او نازل شد و
پيامی بدين شرح از پروردگار بر او تلاوت کرد : ای رسول خدا ما آنچه را از
سوی پروردگارت بر تو نازل شده بر مردم برسان ، و اگر اين کار را انجام ندهي ،
رسالت خود را به انجام نرسانده اي ، و خدا تو را از مردم ايمن
خواهد کرد.
در غدير خم چه گذشت ؟
و در مصادر تاريخ ذکر شده است که رسول گرامی اسلام (ص ) دستور توقف کاروانها را
در منطقه غدير خم را صادر فرمود که خطبه برايشان قرائت کند و آنهم در روزی سخت
گرم و منطقه گرماخيز. همه مسلمين مي خواستند بدانند چه چيز باعث شده است که
پيامبر (ص ) دستور توقف فرموده
است و آنهم در يک منطقه گرماخيز و سوزناک. پيامبر اسلام (ص ) خطبه ايراد فرمود
و گفت : ستايش مخصوص خداوند است ، از او کمک مي خواهيم و به او ايمان مي آوريم
و بر او توکل مي کنيم و از شر نفس و بدی کردارمان به او پناه مي بريم ،
خدايی که هدايت کننده ای نيست آنکه را او گمراه سازد و گمراه کننده ای نيست هر
که را او هدايت کند. گواهی مي دهم که معبودی جز خدای يگانه نيست و محمد بنده و
فرستاده اوست. اما بعد : ای مردم خداوند نيکی کننده آگاه به
من خبر داد که هيچ پيامبری بيش از نصف عمر پيامبر پيش از خود زندگی نخواهد کرد
و اندکی بيش نمانده که مرا نيز به سرای باقی دعوت کنند و من اجابت کنم و همانا
از من و همه شما سؤال خواهد شد پس شما چه پاسخ خواهيد داد ؟
مردم گفتند : گواهی مي دهيم که تو پيام الهی را رساندی و پند
دادی و کوشيدی خدايت پاداشی نيک دهد.
فرمود : آيا شهادت نمي دهيد که معبودی جز خدای يگانه نيست و
محمد بنده و فرستاده اوست و بهشت او حق و دوزخش حق است و مرگ حق است و قيامت
بدون شک خواهد آمد و خداوند
تمام مردگان را زنده خواهد کرد ؟
گفتند : آری به همه اينها گواهی مي دهيم.
عرض کرد : خدايا شاهد باش.
سپس فرمود : ای مردم صدای مرا مي شنويد ؟
گفتند : آری
فرمود : من پيش از شما به حوض کوثر مي رسم و شما در کناره حوض
بر من وارد خواهيد شد، حوضی که عرض آن به اندازه فاصله صنعاء تا بصری است ، و
در آن جامهايی است از نقره به شماره ستارگان. حال بنگريد که پس از من با دو
ميراث گرانبها چگونه رفتار مي کنيد.
مردی از ميان جمعيت فرياد برآورد : يا رسول الله آن دو چيز
گرانبها چيست ؟
فرمود : يکی از آن دو که بزرگتر است ، کتاب خداست يک طرفش در
دست خدا و طرف ديگرش به دست شماست ، پس آن را محکم نگه داريد تا گمراه نشويد. و
ديگری که کوچکتر است ، عترت و خاندان من است. و خدای نيکی کننده آگاه به من خبر
داده است که اين دو هرگز از هم جدا نمي شوند، تا در لب حوض در قيامت به من رسند
من هم از خدا همين را خواسته ام. پس شما از آنها پيشی نگيريد که هلاک مي شويد،
و از آنها وانمانيد که هلاک مي شويد.
سپس دست علی (ع ) را گرفت و بلند کرد، بطوری که سپيدی زير بغل
هر دوشان ديده شد و همه مردم علی را شناختند.
آنگاه فرمود : ای مردم چه کسی نسبت به مؤمنان از خود ايشان
سزاوارتر است ؟
گفتند : خدا و رسولش بهتر مي دانند .
فرمود : خدا مولا و سرپرست من است و من مولا و سرپرست مؤمنانم
و من نسبت به مؤمنين از خود ايشان سزاوارترم. پس هر کس من مولا و سرپرست اويم ،
علی مولا و سرپرست اوست.
اين جمله را سه بار تکرار کرد و در روايت امام احمد بن حنبل ،
چهار بار.
سپس گفت : خداوندا دوستی کن با هر کس که با علی دوستی کند، و
دشمنی کن با هر کسی که علی را دشمنی کند. دوست بدار هر کس که علی را دوست مي
دارد، و دشمن دار هر کس او را دشمن مي دارد. ياری کن هر کس را که ياريش کند و
بي ياور بگذار هر کس تنهايش گذارد. و حق را همواره با علی بدار هر طرف که باشد.
ای مردم بايد حاضران ، اين پيام را به غايبان برسانند.
چون خطبه نبوی به پايان رسيد امين وحی برای بار دوم نازل شد و
او را به اين پيام مفتخر ساخت : امروز دين شما را کامل کردم ، و نعمتم را بر
شما تمام کردم و راضی شدم که اسلام دين شما باشد.