سـعى
مسأله 678 ـ بعد از طواف و نماز طواف واجب است هفت مرتبه
از كوه صفا به مروه برود و بازگردد. كه به آن «سعى» مى گويند
مسأله 679 ـ سعى ركن است و ترك آن حكم ترك طواف را دارد
مسأله 680 ـ كسى كه از روى جهل سعى را ترك كند چه جهل نسبت
به حكم باشد يا موضوع، اگر زمان تدارك آن گذشته باشد، حج باطل است
مسأله 681 ـ اگر سعى را فراموش كرد و تقصير كرد، هر وقت
متذكر شد سعى را انجام دهد، و بنابر احتياط تقصير را بعد از سعى اعاده كند. و
تا قبل از اعاده تقصير محرمات احرام را رعايت كند
مسأله 682 ـ اگر خودش نتواند سعى كند، و كسى هم نباشد كه
او را با چرخ سعى دهد، و به جهت گرانى هم نتواند چرخ بگيرد، يا تهيه آن برايش
مشقت داشته باشد، مى تواند استنابه كند
مسأله 683 ـ طهارت از حدث و خبث در سعى معتبر نيست. هر چند
احتياط اين است كه محدث نباشد. و همچنين ستر عورت در سعى شرط نيست
مسأله 684 ـ اگر زن در حال سعى حجاب خود را رعايت نكند يا
مرد به زن نگاه كند، هر چند گناه كرده اند ولى سعى آنها اشكال ندارد
مسأله 685 ـ چون طهارت در سعى معتبر نيست و محل سعى مسجد
نيست; لذا زنى كه به جهت عادت ماهانه براى طواف و نماز آن نايب مى گيرد نمى
تواند براى سعى نيز نايب بگيرد. بلكه پس از انجام آن توسط نايب، سعى را بايد
خودش بجا آورد
مسأله 686 ـ سعى را مى تواند پياده يا سواره با ويلچر يا
چرخ برود، بطورى كه خودش آنرا ببرد، اما اگر در حال اختيار ديگرى او را ببرد
خلاف احتياط وجوبى است، هر چند راه رفتن به صورت متعارف افضل است. بلى در قسمتى
از محل سعى كه ابتدا و انتهاى آن با چراغ سبز مشخص شده، مستحب است مردان با
شتاب حركت كنند. كه آن را «هروله» گويند
مسأله 687 ـ صحبت كردن با ديگران در حال سعى يا ساكت بودن
اشكالى ندارد، اگرچه اشتغال به ذكر و دعا مطلوب است
مسأله 688 ـ شخص مى تواند هنگام سعىِ خويش، بيمار يا
سالمندى را نيز با چرخ سعى دهد
مسأله 689 ـ سعى مستحبى مشروع نيست، چه يك شوط باشد يا هفت
شوط.
شرايط صحت سعى
درصحت سعى رعايت اين موارد لازم است:
1 ـ نيت.
2 ـ محل شروع و پايان و مسير سعى.
3 ـ توجه به صفا و مروه در حال سعى.
4 ـ وقت انجام سعى.
5 ـ انجام هفت شوط متوالى و پى در پى.
نيت
مسأله 690 ـ شخص بايد بداند اين سعى را كه مى خواهد انجام
دهد سعى عمره مفرده يا عمره تمتع يا حج تمتع است، و لازم نيست آن را به زبان
بياورد يا حتى به قلب خطور دهد
مسأله 691 ـ سعى نيز مانند ساير عبادات بايد با قصد قربت و
براى اطاعت از خداى متعال انجام شود، و ريا آن را باطل مى كند
مسأله 692 ـ اگر از روى ريا سعى خود را باطل كند حكم ترك
عمدى سعى را دارد
مسأله 693 ـ چون سعى از عبادات است و صحت آن منوط به اين
است كه نيت و قصد قربت ـ ولو بصورت ارتكازى ـ تا آخر عمل باقى باشد، لذا اگر در
بين سعى بطور كلى غافل شود، يا اگر به وسيله چرخ او را سعى مى دهند در حال سعى
خوابش ببرد، سعى او اشكال دارد
مسأله 694 ـ در فرض سابق اگر قبل از شوط چهارم به خواب رفت
به احتياط واجب سعى را از اول اعاده كند، و اگر بعد از شوط چهارم به خواب رفت
پس از بيدار شدن و توجه و التفات بايد از آنجا كه به خواب رفته سعى را ادامه
دهد.
محل شروع و پايان و مسير سعى
مسأله 695 ـ واجب است سعى را از كوه صفا شروع كرده و به كوه
مروه ختم كند. و اگر از مروه شروع كند هر وقت متوجه شد ـ چه در بين سعى يا بعد
از تمام شدن آن ـ بايد سعى را از اول شروع كند
مسأله 696 ـ اگر از كوه صفا شروع كند همانطور كه به نحو
متعارف انجام مى شود كافى است. هر چند احتياط آن است كه از روى كوه شروع كند. و
لازم نيست در هر دور از كوه صفا يا مروه بالا برود. بلكه مى تواند از همانجايى
كه بيمارها را با چرخ برمى گردانند برگردد.
مسأله 697 ـ واجب است از راه متعارف برود و برگردد،
بنابراين رفتن به اطراف مسجدالحرام يا رفتن به خيابان در حين سعى كه انحراف
زياد پيدا شود، اشكال دارد.
مسأله 698 ـ لازم نيست حتماً از مسير تعيين شده رفت و
برگشت كند. بلكه اگر از مسير ويژه چرخها يا از مسير مخالف حركت مردم نيز برود
سعى او صحيح است. ولى نبايد مزاحم ديگران شود
مسأله 699 ـ سعى بايد از مسير معمول بين دو كوه انجام شود،
لذا سعى در طبقات بالا يا زيرزمين مجزى نيست.
توجه به صفا و مروه در حال سعى
مسأله 700 ـ واجب است هنگام رفتن به مروه رو به مروه، و هنگام
رفتن به صفا رو به صفا باشد. يعنى مستقيم و به صورت متعارف برود. لذا اگر عقب
عقب برود يا به پهلو برود باطل است. ولى نگاه كردن به اطراف و حتى پشت سر مانعى
ندارد
مسأله 701 ـ اگر در بين سعى مقدارى را عقب عقب يا به پهلو
برود بايد آن مقدار را به صورت صحيح دومرتبه اعاده كند. و اگر محل تدارك آن
گذشته، سعى او اشكال دارد، و احتياط در اتمام و اعاده است.
وقت انجام سعى
مسأله 702 ـ همانگونه كه گذشت واجب است سعى را بعد از طواف و
نماز طواف بجا آورد، و اگر عمداً پيش از آن بجا آورد بايد بعد از طواف و نماز
آن، سعى را اعاده كند. حتى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله هم مقدم كند
بنابر اقوى همين حكم را دارد
مسأله 703 ـ اگر در بين سعى يادش آمد كه نماز طواف را
نخوانده بايد سعى را رها كند و بعد از خواندن نماز طواف سعى را طبق احكام قطع
سعى بجا آورد
مسأله 704 ـ زنى كه به جهت عادت ماهانه نمى تواند طواف
كند، و براى طواف و نماز طواف نايب مى گيرد، سعى را بايد خودش انجام دهد، ولى
بايد مراعات ترتيب بين طواف و سعى را بكند. يعنى بعد از اينكه نايب طواف كرد و
نماز آن را خواند، سعى را انجام دهد
مسأله 705 ـ تأخير سعى از طواف و نماز طواف حتى بدون عذر
تا شب جايز است. هر چند احتياط در عدم تأخير است. و تأخير آن تا روز بعد جايز
نيست
مسأله 706 ـ اگر طواف و نماز طواف را در روز انجام داد،
احتياط اين است كه سعى را تا شب تأخير نيندازد. هر چند بعد ازظهر طواف كرده
باشد. و به هر صورت اگر تا شب تأخير انداخت كفايت مى كند، و حج او صحيح است
مسأله 707 ـ اگر سعى را تا روز بعد تأخير بيندازد اگر چه
مرتكب معصيت شده است، اما لازم نيست طواف و نماز طواف را اعاده كند.
انجام هفت شوط متوالى و پى در پى
مسأله 708 ـ همانگونه كه گذشت سعى مشتمل بر هفت شوط است. كه
رفتن از كوه صفا به كوه مروه يك شوط، و بازگشتن از مروه به صفا شوط ديگر محسوب
مى شود. بنابراين چهار شوط از صفا به مروه و سه شوط از مروه به صفا مجموع هفت
شوط سعى را تشكيل مى دهد
مسأله 709 ـ بنابر احتياط واجب رعايت موالات عرفيه بين
شوطهاى سعى لازم است. يعنى بايد هفت شوط به صورت متوالى و پى در پى انجام شود،
بطورى كه يك عمل محسوب شود. بنابراين نبايد بين شوطهاى سعى آنقدر فاصله ايجاد
شود كه عرفاً پى در پى شمرده نشود
مسأله 710 ـ استراحت در بين شوطهاى سعى، و همچنين نشستن و
خوابيدن روى كوه صفا و مروه، يا بين راه مشروط بر اينكه باعث به هم خوردن
موالات عرفيه نشود مانعى ندارد
مسأله 711 ـ آب خوردن در اثناى سعى اشكال ندارد. ولى بايد
مراقب باشد سعى را از نقطه اى كه قطع كرده از همان نقطه يا محاذات آن ادامه
دهد. ولى اگر بدون قطع سعى و با نيت سعى به طرف محل آبخورى برود و پس از آب
خوردن سعى را ادامه دهد مانعى ندارد. البته مشروط بر اينكه از مسير معمولى دور
نشود
مسأله 712 ـ اگر هنگام سعى نماز جماعت برپا شد چنانچه بعد
از شوط چهارم بوده پس از نماز آن را تكميل كند، والاّ در صورت طولانى شدن
فاصله، بنابر احتياط واجب پس از اتمام آن را اعاده كند
مسأله 713 ـ اگر در بين سعى يادش آمد كه نماز طواف را
نخوانده، بايد سعى را رها كند، و بعد از خواندن نماز طواف، سعى را طبق احكام
قطع سعى بجا آورد
مسأله 714 ـ اگر در حال سعى يادش آمد كه طواف را ناقص
انجام داده بايد سعى را رها كند و طواف را تكميل كند و پس از نماز آن، سعى را
تكميل كند، و اگر طواف اول را كمتر از سه دور ونيم بجا آورده، پس از تكميل طواف
به احتياط مستحب طواف را اعاده كند
مسأله 715 ـ كسى كه در بين سعى متوجه شود طواف را بيش از
هفت دور انجام داده است بنابر احتياط سعى را رها كند، سپس طواف و اعمال بعد از
آن را اعاده كند
مسأله 716 ـ اگر سهواً قبل از تمام كردن شوط چهارم سعى را
قطع كرده و پس از فوت موالات عرفيه يادش آمد بنابر احتياط واجب بايد سعى را از
سر بگيرد. و اگر بعد از شوط چهارم سعى بود. بقيه سعى را بجا آورد. و اگر به هر
جهت خودش نتواند انجام دهد بايد نايب بگيرد
مسأله 717 ـ اگر كسى در اثناى شوط پنجم سعى بيمار شد و
نتوانست آن را اتمام كند اگر بعد از بهبودى نتواند به مكه بيايد بايد استنابه
كند، و در اين فرض نايب براى خروج منوب عنه از احرام سعى را تمام كند و آن را
اعاده كند، و به منوب عنه خبر دهد كه تقصير كند، و بعد از تقصير براى طواف نساء
نايب بگيرد
مسأله 718 ـ اگر مقدارى از سعى را در عمره تمتع فراموش كرد
و بعد از تقصير متوجه شد، بايد سعى را تكميل كند و اقوى آن است كه يك گاو كفاره
بدهد. و فرقى نمى كند كه يك شوط را فراموش كرده باشد يا بيشتر. يا اينكه بعد از
تقصير با همسر نزديكى كرده باشد يا خير
مسأله 719 ـ اگر با يقين به اتمام هفت شوط تقصير كند و بعد
متوجه شود كه مثلاً پنج شوط بجا آورده است بايد سعى را تكميل كند، و احتياطاً
تقصير را هم اعاده كند، و اگر در عمره تمتع بوده بنابر احتياط واجب يك گاو
كفاره بدهد
مسأله 720 ـ كسى كه مى دانسته بايد هفت شوط سعى كند منتهى
فكر مى كرده هر رفت و برگشت يك شوط است، لذا 14 شوط بجا آورده، اقوى اين است كه
همين سعى كافى است، هر چند احتياط در اعاده آن است
مسأله 721 ـ اگر از روى جهل بيش از هفت شوط بجا آورد،
اشكال دارد و احتياطاً بايد اعاده كند
مسأله 722 ـ همانطور كه گذشت سعى عبارت از هفت شوط است، و
كسى كه آن را عمداً زياد كند موجب بطلان سعى مى شود
مسأله 723 ـ اگر از روى فراموشى هفت شوط بيشتر بجا آورد.
سعى او صحيح است، و بهتر است زائد را رها كند، هر چند بعيد نيست بتواند آن را
به هفت دور برساند
مسأله 724 ـ اگر به جهت جهل به مسائل مربوطه مقدارى به سعى
اضافه كند، مثلاً به جهت اينكه فكر مى كرده وضو لازم است مقدارى از سعى را بعد
از وضو گرفتن اعاده كند يا به جهت هروله كردن مقدارى برگشته و دومرتبه انجام
دهد، يا به جهت اينكه فكر مى كرده اشكالى در نيت داشته مقدارى اضافه انجام دهد،
اشكال دارد و احتياطاً بايد اعاده كند
مسأله 725 ـ اگر در مروه شك كند كه شوط هفتم است يا نهم،
به شك خود اعتنا نكند و صحيح است. اما اگر قبل از رسيدن به مروه شك كند سعى او
باطل است. و همينطور اگر شك كند كه دور هفتم است يا كمتر
مسأله 726 ـ اگر بعد از تقصير در عدد اشواط سعى شك كند به
آن اعتنا نكند، چه شك در نقيصه كند و چه در زياده. و همينطور است اگر بعد از
انصراف از سعى و قبل از تقصير شك در زياده كند. اما اگر شك در نقيصه كند احتياط
آن است آنچه را احتمال نقص مى دهد تكميل كند
مسأله 727 ـ اگر در بين اشواط شك كرد نمى تواند در حال
ترديد به سعى خود ادامه دهد، بلكه بايد صبر كند و فكر كند، اگر بعد از تأمل
مطمئن شد چند مرتبه سعى كرده، بقيه را بجا آورد، والاّ سعى او باطل است، و بايد
از اوّل شروع كند
مسأله 728 ـ اگر طواف و نماز آن را بجا آورد و روز بعد شك
كرد سعى را بجا آورده يا خير، چنانچه عذرى براى تأخير سعى در بين نبوده بنا
بگذارد بر اينكه سعى را انجام داده، هر چند احتياط مستحب اعاده سعى است، و
چنانچه براى تأخير سعى عذرى داشته بايد سعى را بجا آورد
مسأله 729 ـ اگر بعد از تمام شدن سعى يا هر شوط شك كرد كه
آن را صحيح بجا آورده يا خير، به آن اعتنا نكند و سعى او صحيح است. و همينطور
اگر در صحت اجزاء قبل همان شوط شك بكند
مسأله 730 ـ سعى نيز مانند طواف با نيت قطع، قطع نمى شود.
بنابراين اگر بعداز چند دور به هر علتى آن را به هم بزند نمى تواند بلافاصله
سعى را شروع كند، و اگر بلافاصله شروع كند، سعى او اشكال دارد و بايد اعاده
كند.
مستحبّات سعى
1 ـ طهارت از حدث اكبر و حدث اصغر، بلى حائص مى تواند سعى
كند، اگر چه مستحب است در صورت امكان صبر كند تا آنكه بتواند سعى را با طهارت
بجا آورد، وگرنه در همان حال حيض بايد سعى كند.
2 ـ انجام سعى پس از نماز طواف، ولى اگر خسته است مى تواند قدرى استراحت كند.
3 ـ استلام و بوسيدن حجرالاسود در صورت امكان به هنگام رفتن به طرف صفا، و در
صورت عدم امكان با دست به حجر اشاره كند.
4 ـ آمدن به چاه زمزم در صورت امكان، و نوشيدن آب زمزم، و بر سر و پشت خود
ريختن، و در حالى كه رو به كعبه است بگويد:
«اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَ شِفاءً مِنْ
كُلِّ داء وَ سُقْم».
5 ـ پس از نوشيدن آب زمزم به هنگام رفتن به صفا نيز حجر را استلام كند.
6 ـ خارج شدن به طرف صفا از درى كه مقابل حجرالاسود است، و آن درى است كه
پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)از آن خارج مى شدند.
7 ـ رفتن به طرف صفا با آرامش و وقار.
8 ـ طورى بالاى صفا برود كه در صورت امكان بتواند بيت الله را ببيند، زيرا ديدن
كعبه نيز مستحب است.
9 ـ پس از بالا رفتن از كوه صفا رو به ركن حجرالاسود كند.
10 ـ خداوند متعال را حمد و ثنا كند، و نعمتها و عذاب الهى را به ياد آورد، و
احسان خداوند را در حق خود، متذكّر شود، و هفت بار بگويد: «الله اَكبر» و هفت
بار بگويد: «الحمدللّه» و هفت بار بگويد: «لا اله الا اللّه» و سپس سه بار
بگويد:
«لا إلـهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ
الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَهُوَ حَيُّ لايَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ
هُوَ عَلى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ».
و پس از آن بر پيامبر و خاندانش درود فرستاده، و سه بار بگويد:
«اَللهُ أكْبَرُ عَلى ما هَدانا، وَالْحَمْدُللهِِ عَلى ما أبْلانا
وَالْحَمْدُللهِِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ وَالْحَمْدُللهِِ الْحَيِّ الدَّائِمِ».
و بعد سه بار بگويد:
«أشُهَدُ أنْ لا إِلـهَ إلاَّ اللهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ
رَسُوْلُهُ، لانَعْبُدُ إلاّ اِيّاهُ، مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ
الْمُشْرِكُونَ».
و نيز سه بار بگويد:
«اَللَّهُمَّ إنِّي أسْألُكَ الْعَفْوَ وَالْعافِيَةَ وَالْيَقِينَ في
الْدُّنْيا وَالاْخِرَةِ».
و بعد سه بار بگويد:
«اَللَّهُمَّ آتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَةً وَ فِي الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا
عَذابَ النَّارِ».
و بعد صد مرتبه بگويد: «اَللهُ اَكْبَر» و صد مرتبه بگويد: «لا اِلهَ اِلاَّ
اللّه» و صد مرتبه بگويد: «اَلْحَمْدُلِلّه» و صد مرتبه بگويد: «سبحان الله» و
بعد بگويد:
«لا إلـهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، أنْجَزَ وَعْدَهُ، وَ نَصَرَ
عَبْدَهُ، وَ غَلَبَ الأحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ
وَحْدَهُ، اَللَّهُمَّ بارِكْ لِي فِي الْمَوْتِ وَ فِيما بَعْدَ الْمَوْتِ،
اَللّهُمَّ إِنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ،
اَللَّهُمَّ أظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ».
11 ـ مستحب است هنگامى كه بر كوه صفا توقف مى كند، مكرراً خود و خانواده خود و
دينش را به خداوند متعال بسپارد، و بگويد:
«اَسْتَوْدِعُ اللهَ الرَّحْمنَ الرَّحِيمَ الَّذِي لاتَضِيعُ وَدائِعُهُ
دِينِي وَنَفْسِي وَأهْلي، ألَّلهُمّ اسْتَعْمِلْنِي عَلى كِتابِك وَ سُنَّةِ
نَبِيِّكَ، وَ تَوَفَّنِي عَلى مِلَّتِهِ وَ أعِذْنِي مِنَ الْفِتْنَةِ».
و بعد سه مرتبه بگويد: «الله اَكْبَر» و دعاى سابق را دوباره بخواند، و باز
بگويد: «الله اَكْبَر» و در حد امكان دعا را تكرار كند.
12 ـ رو به كعبه كرده و اين دعا را بخواند:
«اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْب أذْنَبْتُهُ قَطُّ، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ
عَلَىَّ بِالْمَغْفِرَةِ، فَإِنَّكَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، أللّهُمَّ
افْعَلْ بِي ما أنْتَ أهْلُهُ، فَإِنَّكَ إنْ تَفْعَلْ بِي ما اَنْتَ أهْلُهُ
تَرْحَمْنِي و إن تُعَذِّبْنِي فَاَنْتَ غَنِيٌّ عَنْ عَذابِي، وَ اَنَا
مُحْتَاجٌ إلى رَحْمَتِكَ، فَيا مَنْ اَنَا مُحْتاجٌ إلى رَحْمَتِهِ ارْحَمْنِي
اَللّهُمَّ لاتَفْعَلْ بِي ما اَنَا أهْلُهُ فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ بِي ما
اَنَا اَهْلُهُ تُعَذِّبْنِي، وَ لَمْ تَظْلِمْنِي، اَصْبَحْتُ اَتَّقِي
عَدْلَكَ، وَلا اَخافُ جَوْرَكَ فَيا مَنْ هُوَ عَدْلٌ لايَجُورُ ارْحَمْنِي».
و سپس بگويد:
«يا مَنْ لايَخِيْبُ سائِلُهُ، و لاَ يَنْفَدُ نائِلُهُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد
وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَجِرْنِي مِنَ النّارِ بِرَحْمَتِكَ».
13 ـ بر كوه صفا زمان زيادى را توقّف كند، كه در روايت است موجب زيادى ثروت مى
شود.
14 ـ چون مقدارى از كوه صفا پايين آمد بايستد، و توجّه به كعبه كرده، و بگويد:
«أللّهُمَّ إنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَ فِتْنَتِهِ وَ
غُرْبَتِهِ وَ وَحْشَتِهِ وَ ظُلْمَتِهِ وَ ضِيقِهِ وَ ضَنْكِهِ، أللّهُمَّ
اَظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لاظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ».
15 ـ پس از آنكه مقدار ديگرى پايين آمد، كتف خود را برهنه كرده، بگويد:
«يا رَبَّ الْعَفْوِ، يا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ هُوَ أَوْلى
بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُثِيبُ عَلَى الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ،
يا جَوادُ يا كَريمُ يا قَرِيبُ يا بَعِيدُ، اُرْدُدْ عَلَىَّ نِعْمَتَكَ،
وَاسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ».
16 ـ پياده سعى كند.
17 ـ با آرامش و وقار سعى كند.
18 ـ در مقدارى از سعى كه بين چراغهاى سبز قرار گرفته هروله كند (يعنى مقدارى
تندتر حركت كند، كه نه دويدن باشد و نه راه رفتن معمولى)، و به هنگام بازگشت از
مروه نيز هروله را تكرار كند، و براى زنان هروله مستحب نيست.
19 ـ وقتى به اوّلين چراغ سبز رسيد بگويد:
«بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ، وَاللهُ أكَبْرُ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَ
أهْلِ بَيْتِهِ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمْ،
إنَّك أنْتَ الاْعَزُّ الاْكْرَمُ، وَاهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أقْوَمُ،
اَللّهُمَّ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ، فَضاعِفْهُ لِي وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي،
اَللّهُمَّ لَك سَعْيِي، وَ بِكَ حَوْلِي وَقُوَّتِي تَقَبَّلْ مِنِّي عَمَلِي،
يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقِينَ».
20 ـ چون از محل هروله گذشت بگويد:
«ياذَا الْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالْنَّعْماءِ والْجُودِ، اِغْفِرْ
لِي ذُنُوبِي، إنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاَ أنْتَ».
21 ـ چون به مروه رسيد از كوه بالا رود، و آنچه از ادعيه در كوه صفا گفتيم بر
كوه مروه به ترتيب بخواند، و سپس بگويد:
«اَللّهُمَّ يا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ، يا مَنْ
يُعْطِي عَلَى الْعَفْوِ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ، يا رَبَّ
الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ».
22 ـ بر گريه از خوف خداوند كوشش كند، و خود را به گريه وادارد، و فراوان دعا
كند، و اين دعا را نيز بخواند:
«اَللّهُمَّ إِنّي أسْئَلُكَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ عَلى كُلِّ حال، وَصِدْقَ
النِّيَّةِ فِي التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ».
تقصيـر
مسأله 731 ـ بعد از سعى واجب است تقصير (1) كند
مسأله 732 ـ محرم قبل از اينكه تقصير خود را انجام دهد نمى
تواند موى ديگرى را به عنوان تقصير كوتاه كند. ولى گرفتن ناخن ديگرى به قصد
تقصير مانعى ندارد و صحيح است
مسأله 733 ـ بانوانى كه براى تقصير موى خود را كوتاه مى
كنند لازم است خود را از نامحرم بپوشانند. ولى اگر موهاى آنها ظاهر شود، ضررى
به تقصير آنها نمى زند
مسأله 734 ـ تقصير در عمره محل خاصى ندارد. لذا مى تواند
كنار مروه يا در منزل، يا اگر فراموش كرد حتى در شهر خود تقصير كند
مسأله 735 ـ همانگونه كه شيعه مى تواند براى شيعه تقصير
كند سنى نيز مى تواند براى شيعه تقصير كند
مسأله 736 ـ اگر بعد از تقصير شك كند كه آن را صحيح انجام داده يا خير، به شك
خود اعتنا نكند
مسأله 737 ـ بعد از تقصير در عمره تمتع تمام محرمات احرام
حتى زن و شوهر به يكديگر حلال مى شوند. ولى در عمره مفرده زن و شوهر پس از طواف
نساء و نماز آن به يكديگر حلال مى شوند
مسأله 738 ـ اگر بعد از تقصير و انجام برخى از محرمات
احرام متوجه شود كه تقصير او باطل بوده، كفاره ندارد مگر در مورد صيد.
شرايط صحت تقصير
درصحت تقصير رعايت اين موارد لازم است:
1 ـ نيت.
2 ـ كيفيت تقصير.
3 ـ وقت تقصير.
نيت
مسأله 739 ـ تقصير از عبادات است و بايد با قصد قربت و
براى اطاعت از خداى سبحان انجام شود. و ريا آن را باطل مى كند
مسأله 740 ـ اگر از روى ريا تقصير خود را باطل كند حكم ترك
عمدى تقصير را دارد.
كيفيت تقصير
مسأله 741 ـ در تقصير بايد مقدارى از موى سر يا صورت را
كوتاه كند، يا ناخن بگيرد. هر چند بهتر است فقط به ناخن گرفتن اكتفا نكند
مسأله 742 ـ تراشيدن سر به عنوان تقصير عمره تمتع كفايت
نمى كند، همانگونه كه كوتاه كردن موى زير بغل يا كندن مو نيز براى تقصير كفايت
نمى كند
مسأله 743 ـ اگر به قصد تقصير يك مو يا چند مو از بدن خود
كند، هر چند از جهت كندن مو گناه نكرده ولى از احرام خارج نشده، و اگر بدون
تدارك محرم به احرام حج شود حكم ترك عمدى تقصير را دارد.
وقت تقصير
مسأله 744 ـ اگر جهلاً يا سهواً قبل از سعى تقصير كند بايد
پس از سعى تقصير را اعاده كند و كفاره ندارد. ولى اگر در اثناى سعى تقصير كند
بايد طبق تفصيلى كه در مسأله 699 و 700 گذشت عمل كند
مسأله 745 ـ اگر در عمره تمتع عمداً يا از روى جهل تقصير
نكند و محرم به احرام حج شود بنابر اقوى عمره او باطل مى شود، و حج او ظاهراً
تبديل به افراد مى شود. بنابراين به احتياط واجب حج را به نيت افراد تمام كند،
و بعد عمره مفرده بجا آورد، و سال بعد حج را اعاده كند
مسأله 746 ـ اگر تقصير را فراموش كند و پس از احرام حج
يادش بيايد. عمره تمتع و حجش صحيح است. و بنابر احتياط واجب يك گوسفند كفاره
بدهد
مسأله 747 ـ اگر در عمره مفرده به هر جهت تقصير نكرد و
طواف نساء را انجام داد بايد تقصير كند، و بعد طواف نساء و نماز آن را اعاده
كند
مسأله 748 ـ در عمره تمتع طواف نساء واجب نيست، هر چند
مطابق احتياط است. و اگر بخواهد احتياط كند بايد قبل از تقصير طواف نساء و نماز
آن را بجا آورد.
احكام بين عمره تمتع و حج تمتع
مسأله 749 ـ ظاهراً تراشيدن سر بين عمره تمتع و حج تمتع
اشكالى ندارد. ولى رعايت احتياط خوب است، بلى همانگونه كه گذشت تراشيدن سر براى
تقصير عمره تمتع كافى نيست
مسأله 750 ـ همانگونه كه گذشت حرمت صيد از احكام حرم است و
اختصاص به محرم ندارد. لذا حرمت آن بين عمره تمتع و حج تمتع از احكام عمره يا
حج نيست
مسأله 751 ـ خروج از مكه براى كسى كه مطمئن است مى تواند
براى انجام حج تمتع به مكه برگردد. چنانچه در همان ماه عمره تمتع انجام داده
مانعى ندارد. هر چند رعايت احتياط خوب است
مسأله 752 ـ بنابر آنچه گذشت رفتن عوامل خدماتى حج و ساير
افراد به جده، عرفات، منى، غار ثور و ساير اماكنى كه خارج از مكه قرار دارد. در
همان ماهى كه عمره تمتع بجا آورده اند، مانعى ندارد
مسأله 753 ـ خروج از مكه در غير از ماهى كه عمره تمتع
انجام داده اشكالى ندارد. اما چون ورود به مكه در فرض مذكور بدون احرام حرام
است، بايد مسائل مربوط به عمره بين عمره تمتع و حج را كه بيان خواهد شد رعايت
كند
مسأله 754 ـ اگر كسى پس از عمره تمتع از مكه خارج شد و ماه
بعد مراجعت كرد عمره او فاسد و باطل شده و از قابليت عمره تمتع بودن مى افتد.
لذا اگر بخواهد حج تمتع انجام دهد، بايد مجدداً از يكى از مواقيت معروفه، و در
صورت عدم تمكن از ادنى الحل محرم به احرام عمره تمتع شود، والاّ حج تمتع او
صحيح نيست
مسأله 755 ـ ملاك احرام مجدد خروج و ورود به شهر مكه است.
بنابراين اگر از مكه خارج نشود، اما از حدود حرم خارج شود لازم نيست دومرتبه
محرم شود
مسأله 756 ـ انجام عمره مفرده در همان ماهى كه عمره تمتع
انجام داده است، جايز نيست. و اگر انجام دهد صحيح نيست. ولى به عمره تمتع و حج
تمتع او ضررى نمى زند
مسأله 757 ـ اگر در غير از ماهى كه عمره تمتع انجام داده
عمره مفرده بجا آورد عمره تمتع او باطل خواهد شد، ولى اگر تا هشتم ذى الحجه در
مكه بماند و بخواهد حج تمتع انجام دهد عمره مفرده مذكور قهراً تبديل به عمره
تمتع شده، و مى تواند پس از آن حج تمتع بجا آورد
مسأله 758 ـ كسى كه قصد دارد پس از ورود به مكه، از مكه
خارج شود و دوباره برگردد بار اول محرم به احرام عمره مفرده شود، و براى آخرين
بار محرم به احرام عمره تمتع شود
مسأله 759 ـ در فرض سابق اگر از حرم خارج نشد و خواست عمره
تمتع انجام دهد بايد به يكى از مواقيت معروفه برود و از آنجا براى عمره تمتع
محرم شود، و احرام از ادنى الحل يا مكه كفايت نمى كند
مسأله 760 ـ در فرض سابق اگر بعد از انجام عمره مفرده
نتوانست از مكه خارج شود، چنانچه عمره مفرده را در ماههاى حج انجام داده باشد،
همان عمره تبديل به عمره تمتع شده، و مى تواند حج تمتع را حتى بصورت نيابى
انجام دهد، البته مشروط بر اينكه عمره انجام شده را به نيت منوب عنه انجام داده
باشد
مسأله 761 ـ كسى كه بعد از عمره تمتع از مكه خارج شود و در
ماه بعد مراجعت كند اگر بدون احرام وارد مكه شود چون عمره تمتع او باطل شده، حج
تمتع او صحيح نيست
مسأله 762 ـ با توجه به توسعه شهر مكه، رفتن به اطراف آن ـ
مثل غار حرا ـ تا جايى كه عرفاً بگويند شهر مكه است مانعى ندارد
مسأله 763 ـ اگر كسى پس از انجام عمره تمتع و قبل از احرام
حج به گونه اى بيمار شد كه قدرت ماندن و انجام حج را نداشت و مجبور شد به وطن
بازگردد، احتياط مستحب آن است كه اگر ممكن است او را طواف نساء بدهند، والا به
كسى نيابت دهد تا طواف نساء او را بجا آورد، و اگر سال اول استطاعت او بوده حج
بر او واجب نيست، و در صورت بقاى استطاعت در سال آينده حج بجا آورد
مسأله 764 ـ كسى كه حجة الاسلام خود را انجام داده اگر با
احرام عمره تمتع مستحبى وارد مكه شود و اعمال خود را انجام دهد و بعد بخواهد حج
إفراد انجام دهد چنانچه از مكه خارج شود و از يكى از مواقيت معروفه محرم به
احرام حج إفراد شود صحيح است
مسأله 765 ـ كسى كه عمره تمتع مستحبى انجام داده مى تواند
حج را ترك كند، ولى معصيت كرده است، و در اين فرض طواف نساء هم لازم نيست هر
چند مستحب است
مسأله 766 ـ اگر براى عمره تمتع محرم شد و به جهت عذرى
وقتى به مكه برسد كه اگر بخواهد اعمال عمره تمتع را بجا آورد وقوف ركنى عرفات
از او فوت مى شود، بايد نيت خود را به حج إفراد بگرداند. و اگر حج واجب بجا مى
آورد پس از آن يك عمره مفرده انجام دهد
مسأله 767 ـ اگر حائض و نفسا، از انجام طواف تا تنگ شدن
وقت معذور باشد طبق مسأله قبل عمل كند
مسأله 768 ـ اگر به جهت عذرى بدون احرام وارد مكه شد و
بخاطر تنگى وقت امكان انجام عمره تمتع را نداشت حج إفراد بجا آورد و كفايت مى
كند. و اگر عمداً بدون عذر عمره تمتع را ترك كند يا باطل انجام دهد، به احتياط
واجب حج إفـراد بجـا آورد، و سال بعـد بايد حج را اعاده كند
مسأله 769 ـ مراد از تنگى وقت اين است كه جزء ركنى وقوف
اختيارى عرفات را درك نكند. يعنى اگر بخواهد اعمال خود را بجا آورد و براى حج
محرم شود و به عرفات برود بعد از مغرب به عرفات برسد
مسأله 770 ـ كسى كه حج مستحبى بجا مى آورد لازم نيست بعد
از حج إفراد عمره مفرده بجا آورد.
پي نوشت:
1 - تقصير يعنى كوتاه كردن.
منبع:
پایگاه آية الله العظمى فاضل لنكرانى
Lankarani.com