مناسک حج
-
۱۷ -

آية الله العظمى حاج شيخ محمدفاضل لنكرانى


مصدود و محصور


مسأله 1056 ـ كسى كه احرام بست واجب است اعمال عمره يا حج را تمام كند، و اگر مصدود يا محصور شد احكام خاصى دارد كه دراين قسمت بيان مى شود.

مسأله 1057 ـ به كسى كه براى عمره يا حج محرم شود و سپس از انجام اعم.ال وى جلوگيرى شود «مصدود» مى گويند. و اگر در اثر بيمارى قادر به انجام اعمال نشود وى را «محصور» مى گويند.

احكام مصدود


مسأله 1058 ـ اگر بعد از احرام توسط مأمورين يا دشمن از ورود وى به مكه جلوگيرى شود، مى تواند در همان محل يك شتر يا گاو يا گوسفند قربانى كند و از احرام خارج شود. و احتياط واجب آن است كه به نيت تحليل قربانى كند. و به احتياط واجب تقصير هم بكند.

مسأله 1059 ـ حتى اگر بعد از ورود به مكه او را از انجام مناسك حج و طواف و سعى منع كردند، حكم مسأله قبل را دارد. و همينطور اگر بعد از احرام حج او را از وقوفين منع كنند.

مسأله 1060 ـ كسى كه مصدود مى شود حتى با اميد به برطرف شدن مانع مى تواند طبق احكام مصدود عمل كند، و از احرام خارج شود.

مسأله 1061 ـ اگر حج بر مصدود مستقر شده باشد يا سال ديگر استطاعت داشته باشد بايد به حج برود، و اعمال مصدود از حجة الاسلام كفايت نمى كند.

احكام محصور


مسأله 1062 ـ اگر بعد از احرام عمره مفرده به جهت بيمارى نتوانست وارد مكه شود و اعمال عمره را انجام دهد مخير است كه در همان محلى كه بيمار شده قربانى كند يا يك قربانى به مكه بفرستد، ولى اگر بعد از احرام عمره تمتع بيمار شود به احتياط واجب بايد به وسيله شخص امينى پول قربانى يا خود قربانى را به مكه بفرستد و قرار بگذارد در وقت معينى قربانى را در مكه ذبح كند، و بعد از زمان موعود خودش تقصير كند، و به احتياط مستحب نايب در ذبح به قصد تحليل منوب عنه ذبح كند. كه در اين صورت تمام محرمات احرام به غير از همسر بر او حلال مى شود.

مسأله 1063 ـ اگر بعد از احرام حج به گونه اى بيمار شود كه نتواند به عرفات و مشعر برود، به احتياط واجب قربانى يا پول آن را به منى بفرستد تا در روز عيد در منى به نيابت او ذبح شود، و بعد از آن خودش تقصير كند، كه در اين صورت نيز محرمات احرام بر او حلال مى شود به جز همسر.

مسأله 1064 ـ همسر بر محصور حلال نمى شود، مگر اينكه خودش اعمال حج را انجام دهد و طواف نساء بكند. و اگر به طور كلى نتوانست اعمال را خودش انجام دهد بعيد نيست بتواند نايب بگيرد تا با انجام اعمال توسط نايب، همسر هم بر او حلال شود. و اگر حج استحبابى بوده است بعيد نيست بتواند نايب بگيرد، ولى به احتياط واجب در صورت امكان بايد خودش اعمال را انجام دهد.

مسأله 1065 ـ شخصى كه سكته كند و قدرت هيچ گونه حركتى را نداشته باشد حكم محصور را دارد.

مسأله 1066 ـ كسى كه بيمار نباشد ولى به جهت ديگرى بعد از احرام نتواند به مكه برود، مثلاً بر اثر تصادف مجروح يا مصدوم شود ظاهراً حكم بيمار را دارد. و احتياط مستحب اين است كه منتظر بماند تا خوب شود، و اگر به حج هم نرسد با عمره مفرده از احرام خارج شود، و حج را در سال بعد اگر مستقر بوده يا استطاعت باقى باشد، اعاده كند.

مسأله 1067 ـ اگر پس از احرام مانعى غير از مصدود و محصور شدن همچون گم كردن راه، تلف شدن هزينه راه، خرابى مسير يا مركب، گرما يا سرماى سخت و... پيش آيد كه نتواند عمره يا حج خود را تمام كند، حكم مسأله قبل را دارد.

مسأله 1068 ـ اگر بعد از اينكه قربانى را فرستاد حالش خوب شد و توانايى رفتن به مكه را يافت، به مكه برود و اعمال را انجام دهد. و اگر وقت تنگ بود حج او بدل به إفراد مى شود و بعد يك عمره مفرده انجام دهد، ولى اگر به طور كلى به حج نرسد بايد عمره مفرده انجام دهد و از احرام خارج شود. و حج واجب خود را در صورت استقرار يا بقاى استطاعت، در سال آينده انجام دهد.

مسأله 1069 ـ مصدود نيز در اين مسأله حكم محصور را دارد. يعنى اگر بعد از ذبح قربانى در محل مانع برطرف شد، بايد طبق مسأله قبل عمل كند.

مسأله 1070 ـ در فرض سابق اگر هدى را فرستاد و در روز موعود هدى ذبح نشد يا نايب طواف نساء را بجا نياورد، و اين شخص به خيال انجام آن اعمال محل شد و با همسر خود نزديكى كرد معصيت نكرده و كفاره هم ندارد، اما پس از اينكه متوجه شد، اگر ذبح انجام نشده بايد از همه محرمات احرام اجتناب كند، و اگر طواف نساء انجام نشده از همسر خود اجتناب كند. و بايد هدى يا پول را بفرستد و مواعده كند تا هدى انجام شود و همچنين است طواف نساء.

مسأله 1071 ـ اگر بيمار يا مصدوم محرم شود و بتواند اعمال عمره و حج را ـ حتى با استنابه در طواف و سعى ـ انجام دهد، احرام و حج او صحيح است.

مسأله 1072 ـ اگر با احرام عمره تمتع وارد مكه شود ولى نتواند اعمال عمره و حج را انجام دهد به همان احرامى كه بسته عمره مفرده ـ ولو با استنابه در طواف و سعى ـ بجا آورد تا از احرام خارج شود.

مسأله 1073 ـ در فرض سابق اگر حج او مستحبى بوده، يا سال اول استطاعت او بوده است فعلاً كه قدرت انجام اعمال را ندارد و نمى تواند وقوفين را درك كند تكليفى ندارد. بلى اگر حج بر او مستقر بوده يا حج نيابى بوده كفايت نمى كند.

مسأله 1074 ـ اگر شخص عاقل بعد از احرام مجنون شود احرام او باطل شده، و اطرافيان او وظيفه اى نسبت به او ندارند. و اگر بعداً بهبودى حاصل شد به احتياط مستحب عمره مفرده انجام دهد يا استنابه كند.

احكام بيهوش


مسأله 1075 ـ اگر بعد از احرام عمره يا حج بيهوش شود، مسأله چند صورت دارد:

بعد از احرام عمره بيهوش شود و:
1 ـ هنگامى به هوش آيد كه بتواند اعمال عمره را انجام داده و وقوف ركنى عرفات را درك كند، در اين صورت بايد اعمال عمره را انجام دهد، و سپس اعمال حج را بجا آورد، و عمره و حج او صحيح است.
2 ـ هنگامى به هوش آيد كه اگر بخواهد اعمال عمره را انجام دهد وقوف ركنى عرفات از او فوت مى شود، در اين صورت حج او بدل به إفراد مى شود.
3 ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف عرفات از او فوت شده ولى وقوف اختيارى مشعر را درك كند، اين صورت نيز حكم صورت قبل را دارد.
4 ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى مشعر نيز از او فوت شده است، در اين صورت حج او باطل است و بايد با عمره مفرده از احرام خارج شود، و چنانچه حج بر او مستقر بوده يا در صورت بقاى استطاعت در سال آينده حج بجا آورد.

اگر بعد از عمره تمتع و قبل از احرام حج بيهوش شود و:
5 ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى عرفات را درك كند، در اين صورت واجب است به مكه برگردد و محرم شود، و اگر امكان نداشت يا وقت تنگ بود، همانجا محرم شود، و اعمال او صحيح است.
6 ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى عرفات از او فوت شده، ولى وقوف اضطرارى عرفات را درك كند، اين فرض حكم فرض سابق را دارد.
7 ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف عرفات از اوفوت شده، ولى وقوف اختيارى مشعر را درك كند، اين فرض نيز حكم فرض پنجم را دارد.
8 ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى مشعر از او فوت شده، در اين صورت حج او باطل است.
و اگر بعد از احرام حج بيهوش شود و:
9 ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اضطرارى عرفات را درك كند، در اين صورت حج او صحيح است.
10 ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف عرفات از او فوت شده ولى وقوف اختيارى مشعر را درك كند، در اين صورت نيز حج او صحيح است.
11 ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى مشعر نيز از او فوت شده است، در اين صورت طبق فرض چهارم عمل كند.
12 ـ بعد از درك وقوف عرفات بيهوش شود، و بعد از فوت وقوف اختيارى مشعر به هوش آيد، و وقوف اضطرارى روزانه مشعر را درك كند، در اين صورت حج او صحيح است.
13 ـ بعد از درك وقوف عرفات بيهوش شود و پس از فوت وقوف مشعر به هوش آيد، كه در اين صورت به احتياط واجب بايد حج را تمام كرده و سال بعد اعاده كند.
14 ـ بعد از وقوفين بيهوش شود، در اين فرض در صورت يأس از بهبودى رمى روز عيد را براى او انجام دهند. و چنانچه قبل از پايان ذى حجه به هوش آمد، خودش در ماه ذى حجه قربانى كند، و حلق را طبق مسأله 948 انجام دهد و اعمال بعد را بجا آورد. و اگر خودش نمى تواند نايب بگيرد. و رمى روزهاى يازدهم و دوازدهم در سال بعد انجام شود.
15 ـ بعد از وقوفين بيهوش شود و بعد از ذى حجه به هوش آيد، در اين صورت رمى روز عيد را براى او انجام دهند، و پس بهبودى چنانچه خودش مى تواند اعمال را انجام دهد، و اگر نمى تواند استنابه كند. دراين فرض قربانى و رمى روزهاى يازدهمودوازدهم در سال بعد انجام شود، و حلق نيز طبق مسأله 941 انجام شود.

احكام كفارات


مسأله 1076 ـ احتياط اين است كه كفاره محرمات احرام عمره در مكه ذبح شود، و كفاره محرمات احرام حج در منى. ولى در شرايط فعلى كه گوشت آن مصرف فقراى مؤمن نمى شود، جايز بلكه مطابق احتياط است كه هر دو مورد را در وطن ذبح كنند، و به مصرف فقراى مؤمن برسانند.

مسأله 1077 ـ حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود لازم نيست داراى شرايط قربانى باشد.

مسأله 1078 ـ مصرف كفارات فقرا و مساكين هستند. و احتياط اين است كه خود كفاره دهنده از آن نخورد. و اگر خورد بنابر احتياط واجب قيمت آن مقدار را كه خورده صدقه بدهد، و نزديكان او نيز اگر فقير نيستند از آن نخورند.

مسأله 1079 ـ كفاره را بايد به مؤمن غيرسيد بدهند، بلى اگر كفاره دهنده سيد باشد مى تواند كفاره را به سيد فقير بدهد.

مسأله 1080 ـ فرزندان و كسانى كه نفقه آنها بر كفاره دهنده واجب است هر چند خود آنها و كفاره دهنده فقير باشند نمى توانند از گوشت كفاره مصرف كنند.

مسأله 1081 ـ پوست و كله و پاچه حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود نيز بايد به مصرف فقرا برسد. لذا نمى توان آنها را به عنوان اجرت به ذابح داد، بلى اگر ذابح فقير باشد مى توان به عنوان مصرف به او داد.

مسأله 1082 ـ جايز نيست حيوان زنده را به عنوان كفاره به فقير بدهند. بلكه بايد ذبح كنند وآن را به صورت خام بين فقرا تقسيم كنند، يا بپزند و آنها را اطعام كنند.

مسأله 1083 ـ پرداختن پول كفاره به فقرا يا خريدن گوشت به مقدار كفاره و توزيع آن بين فقرا كفايت نمى كند، بلكه بايد كفاره ذبح و بين فقرا تقسيم شود.

متفرقات


مسأله 1084 ـ بر مؤمنين است كه در نماز جماعت اهل سنت شركت كنند، و فضيلت نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى را از دست ندهند. و جايز نيست هنگام نماز جماعت از مسجد خارج شوند، يا مشغول كار ديگرى شوند.

مسأله 1085 ـ اقتدا در نمازهاى يوميه و نماز قضا به جماعت اهل سنت صحيح است و كفايت از آنها مى كند.

مسأله 1086 ـ اگر در نماز جماعت به صورتى شركت كند كه حتى شرايطى را كه اهل سنت لازم مى دانند رعايت نشود بايد نماز خود را اعاده كند.

مسأله 1087 ـ در مسجدالحرام كه نماز جماعت به صورت استداره اى برگزار مى شود مؤمنين بايد جايى بايستند كه عرفاً پشت سر امام قرار گيرند. بنابر اين اگر در غير مورد تقيه روبرو يا دو طرف امام قرار گيرند بايد نماز خود را اعاده كنند.

مسأله 1088 ـ با توجه به اينكه در طبقه بالاى مسجد الحرام و پشت بام مسجد النبى و در برخى از قسمتهاى مسجد النبى و مسجد الحرام اتصال برقرار نيست لذا در وسعت وقت اختياراً رفتن به آن قسمتها صحيح نيست، ولى چنانچه افرادى اتفاقاً در آن قسمتها بودند و جابجا شدن برخلاف تقيه باشد نماز به جماعت صحيح است هر چند اتصال برقرار نباشد. بلى اگر كسى بداند و اختياراً برود و اقتدا كند اكتفا به آن نماز مشكل است و احتياطاً نماز را اعاده كند.

مسأله 1089 ـ اقامه جماعت در هتلها و منازل اگر خلاف تقيه مداراتى باشد، جايز نيست.

مسأله 1090 ـ مراد از تقيه مداراتى حسن معاشرت و جلب مودت و ايجاد وحدت ميان گروهها و تمام مذاهب و جلوگيرى از پراكندگى مسلمانان است كه با شركت يكپارچه در نمازهاى جماعت و ساير مظاهر و شعائر الهى، وحدت كلمه حاصل مى شود و از سوى ديگر پيروان مذهب حق مورد مذمت و سرزنش قرار نمى گيرند و با شركت در جماعات، رفع هرگونه اتهام را از خود مى نمايند و خود را از صف مسلمانان جدا نكره، دچار مخاطره نمى شوند.

مسأله 1091 ـ سجده بر انواع سنگها كه در مسجدالحرام و مسجدالنبى به كار رفته است، جايز است.

مسأله 1092 ـ سجده كردن روى فرشهاى مسجدالنبى مانعى ندارد، ولى اگر مخالف تقيه نباشد و موجب هتك و انگشت نما شدن نشود، بايد به جايى برود كه بتواند به جايى كه سجده بر او صحيح است سجده كند.

مسأله 1093 ـ شخصى كه براى خواندن نماز وارد مسجد شود و ببيند جماعت اهل سنت تمام شده ولى هنوز صفها به هم نخورده است، مستحب است براى نمازش اذان و اقامه بگويد و همچنين است اگر بعد از خواندن جماعت با آنها بخواهد نماز را احتياطاً اعاده كند.

مسأله 1094 ـ اگر امر دائر شود بين خواندن نماز فرادى در مسجدالحرام بدون شرايط صحت، و نماز فرادى در منزل و هتل با كليه شرايط صحت، چنانچه تقيه اقتضا نكند بايد در منزل و هتل با تمام شرايط نماز بخواند.

مسأله 1095 ـ سجده بر حصيرهايى كه فعلاً در بازار وجود دارد هر چند با نخ دوخته شده، صحيح است.

مسأله 1096 ـ سجده كردن بر مهر، حصير، باد بزن، كاغذ و امثال آن در مسجد مكه و مدينه چنانچه موجب انگشت نما شدن و سبب وهن و اتهام به شيعيان شود جايز نيست.

مسأله 1097 ـ در داخل حجر اسماعيل خواندن نماز واجب يا مستحب اشكال ندارد، چون حجر داخل بيت نمى باشد.

مسأله 1098 ـ كسى كه در مكه قصد اقامه كرده و سپس به عرفات و مشعر و منى مى رود و حدود سه تا چهار شبانه روز در آنجا مى ماند، چنانچه ده روز اقامت وى قبل از رفتن به عرفات انجام مى شود، نماز او در مواضع مذكور تمام، و پس از مراجعت در مكه نيز تمام است ـ اگر چه بخواهد كمتر از ده روز در مكه بماند ـ . والاّ نماز در آن مواضع شكسته است. و در مكه چنانچه بخواهد كمتر از ده روز بماند مخير بين قصر و اتمام است.

مسأله 1099 ـ مسافر مخيّر است در تمامى شهر مكه و مدينه ـ حتى در محله هاى نوساز كه عرفاً جزء مكه محسوب شود ـ نمازش را تمام يا شكسته بخواند. البته تمام خواندن افضل و شكسته خواندن احوط است.

مسأله 1100 ـ اطراف مكه و محله هاى جديدالاحداث آن اگر عرفاً جزء مكه محسوب شود، قصد اقامه در آنها صحيح است، و رفت و آمد از آنجا به مسجدالحرام مضر به قصد اقامت نيست، و احرام حج از آنجا كفايت مى كند، اما اگر خارج از حدود مكه منزل كنند كه عرفاً آنجا جزء محله هاى مكه محسوب نشود بلكه دو محل باشد، در اين صورت قصد اقامت در دو محل محقق نمى شود، واحرام حج از آنجا كفايت نمى كند، و نماز در آنجا از جهت تخيير بين قصر و اتمام حكم مكه را ندارد.

مسأله 1101 ـ مسافرى كه در مكه و مدينه مخير بين قصر و اتمام است، اگر تمام را اختيار كند در اين صورت نيز نوافل نهاريه ساقط است.

مسأله 1102 ـ خواندن دعاهاى وارده در احرام، طواف، سعى و ساير اعمال به قصد ريا اگر چه معصيت است ولى چون جزء اعمال نيست لذا موجب بطلان اعمال نمى شود.

مسأله 1103 ـ استفاده از قرص يا تزريق آمپول براى جلوگيرى از عادت ماهانه در ايام حج، چنانچه براى بانوان ضرر نداشته باشد، مانعى ندارد.

مسأله 1104 ـ برداشتن قرآن از مسجدالحرام و مسجدالنبى و ساير مساجد جايز نيست، و اگر كسى بردارد ضامن است، و بايد آن را برگرداند.

مسأله 1105 ـ اگر در حرم چيزى پيدا كرد به احتياط واجب آن را برندارد، و اگر برداشت احكام لقطه را دارد، و بايد طبق مسأله بعد عمل كند.

مسأله 1106 ـ لقطه اى را كه از حرم برداشته اگر كمتر از يك درهم باشد مى تواند قصد تملك آن را بكند، ولى اگر بدون قصد تملك نگاه داشت و در نگهدارى آن كوتاهى كرد و تلف شدن ضامن است. و اگر آن را تملك كرد و قبل از تلف صاحبش پيدا شد بايد آن را به صاحبش رد كند.

مسأله 1107 ـ اگر ارزش لقطه يك درهم يا بيشتر باشد نمى تواند آن را تملك كند، بلكه تا يكسال اعلان كند، و اگر صاحبش پيدا نشد مى تواند آن را براى صاحبش نگهدارد، يا اينكه از طرف صاحبش به فقير صدقه بدهد. ولى اگر صاحبش پيدا شد و راضى به صدقه نشد، بايد عوضش را به او بدهد.

مسأله 1108 ـ هنگام نظافت حرمين شريفين مشاهده مى شود مأموران حرم كفشهاى فراوانى را كه صاحبان آن معلوم نيست جمع آورى كرده و دور مى ريزند، برداشتن آنها چنانچه شخص بداند صاحبان كفش از آن اعراض كرده اند، يا راضى هستند، اشكالى ندارد. والاّ برداشتن آنها محل اشكال است.

مسأله 1109 ـ برداشتن ريگ و سنگ از صفا و مروه جايز نيست و بايد برگرداند. و از عرفات و مشعر و منى اشكالى ندارد، ولى بطور كلى لازم است مؤمنين از اين قبيل اعمال پرهيز كنند.

مسأله 1110 ـ بر مؤمنين لازم است از انجام امورى كه موجب وهن مذهب و بى احترامى و تحقير شيعيان، پيشوايان دين، اهل بيت عصمت و طهارت و ائمه اطهار(عليهم السلام) مى شود، و بيگانگان آن را براى حقانيت خويش و سركوب شيعه دستاويز قرار مى دهند جداً بپرهيزند. و اگر برخى از مردم عوام از روى غفلت مرتكب آن مى شوند دوستانه با آرامش و مهربانى آنها را نصيحت و ارشاد كنند. بعضى از آن امور عبارتند از:
دست كشيدن يا بوسيدن ضريح پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)و دربهاى حرم مطهر، متبرك كردن اشياء و لوازم همراه به ضريح پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) يا نرده هاى بقيع، انداختن عريضه يا پول داخل ضريح يا قبرستان بقيع، نماز خواندن در داخل يا كنار بقيع و قبرستان ابوطالب، دخيل بستن به نرده هاى بقيع، برداشتن خاك از بقيع يا ساير اماكن متبركه مكه و مدينه.

مسأله 1111 ـ روزه گرفتن در ايام تشريق (يازدهم و دوازدهم و سيزدهم ذى الحجه) براى كسانى كه در منى هستند جايز نيست، و روزه گرفتن در عيد قربان بر همه مسلمانان حرام است.

مسأله 1112 ـ مسافر مى تواند براى خواستن حاجت در مدينه منوره سه روز روزه مستحبى بگيرد، اگر چه روزه قضاى واجب به گردن او باشد، و اين روزه ها به جاى روزه قضايى محسوب نمى شود. همچنين صحت نيابت از ديگرى در اين روزه ها مطلقاً ثابت نيست.

مسأله 1113 ـ احتياط اين است كه روزه ها را پى درپى بگيرد، نيز احتياط اين است اين سه روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد.

مسأله 1114 ـ قدر متيقن از صحت روزه اين است كه از اول قصد سه روز داشته باشد، هر چند اگر بعد از گرفتن يك يا دو روز منصرف شود مانعى ندارد.

مسأله 1115 ـ چنانچه رؤيت هلال ذى حجه نزد اهل سنت ثابت شد بر شيعيان لازم است تبعيت كنند، خصوصاً در صورت عدم علم به خلاف.

مسأله 1116 ـ تبديل پول مثل تومان به ريال يا دلار اگر خلاف مقررات جمهورى اسلامى ايران نباشد با تراضى طرفين اشكالى ندارد.

مسأله 1117 ـ انتقال جنازه از عربستان به كشور اگر مستلزم كالبدشكافى باشد جايز نيست، اگر چه وصيت كرده باشد. زيرا كالبدشكافى جنازه مؤمن فى نفسه حرام است، و در برخى از موارد موجب ديه مى شود.

موارد بطلان عمره و حج يا عدم كفايت آن


مواردى كه موجب بطلان عمره و حج يا عدم كفايت آن است، در مسائل ذيل مطرح شده است:
71، 73، 75، 100، 139، 169، 170، 185، 186، 188، 190، 191، 192، 194، 196، 198، 206، 212، 255، 256، 264، 315، 496، 516، 540، 641، 679، 680، 692، 740، 743، 745، 754، 757، 761، 763، 768، 782، 783، 786، 788، 803، 809، 816، 822، 827، 830، 876، 1061، 1066، 1067، 1068، 1074، 1075.

  


منبع:  پایگاه  آية الله العظمى فاضل لنكرانى  Lankarani.com