لباس احرام
مسأله 289 ـ يكى از واجبات احرام پوشيدن دو جامه احرام
است، كه يكى لنگ و ديگرى ردا ناميده مى شود. و احتياط واجب آن است كه لباس
احرام را قبل از گفتن لبيك بپوشد
مسأله 290 ـ چون انجام غسل احرام قبل از ميقات جايز است،
لذا شخص مى تواند مثلاً در مدينه به قصد اطاعت امر الهى لباس دوخته را بكند و
پس از انجام غسل لباس احرام را با قصد اطاعت امر الهى بپوشد، در اين صورت كندن
و پوشيدن مجدد يا حركت دادن لباس احرام در ميقات لازم نيست
مسأله 291 ـ دو جامه اى را كه بايد محرم بپوشد مخصوص مرد
است، ولى زن قبل از تلبيه قصد كند همان لباسى را كه پوشيده لباس احرامش باشد. و
لازم نيست ندوخته باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه فقط در حال نيت و تلبيه دو
لباس احرام را بپوشد
مسأله 292 ـ لازم نيست محرم جامه احرام را هميشه در بر
داشته باشد، بلكه جايز است آنها را عوض كند، يا به هر علتى لخت شود
مسأله 293 ـ افضل آن است كه محرم براى طواف همان جامه هاى
احرام را كه با آن احرام بسته بپوشد
مسأله 294 ـ محرم مى تواند بيش از دو جامه احرام بپوشد،
ولى تمام آنها بايد شرايط لباس احرام را داشته باشد
مسأله 295 ـ بايد لباس احرام را به گونه اى بپوشد كه يكى
عرفاً لنگ تلقى شود، و مستحب است ناف تا زانو را بپوشاند و ديگرى رداء شمرده
شود، و لازم است شانه و قسمتى از بدن را بپوشاند.
مسأله 296 ـ يك جامه بلند كه مقدارى از آن را به صورت لنگ ببندد و مقدارى را به
صورت رداء به احتياط واجب كفايت نمى كند
مسأله 297 ـ پوشيدن جامه احرام يك واجب تعبدى است، لذا
بايد قصد اطاعت امر الهى را بكند، ولى كندن لباس معمولى واجب نيست با قصد قربت
باشد هر چند مستحب است
مسأله 298 ـ اگر عصياناً دو جامه احرام را نپوشد يا در
لباس معمولى محرم شود هر چند گناه كرده است ولى احرام او صحيح است
مسأله 299 ـ همانگونه در محرمات احرام خواهد آمد مردان
محرم بايد از پوشيدن لباس دوخته اجتناب كنند. لذا جامه احرام براى مردان نبايد
دوخته باشد
مسأله 300 ـ جامه اى كه لنگ قرار مى دهد نبايد نازك و بدن
نما باشد، و احتياط واجب است كه رداء نيز نازك نباشد
مسأله 301 ـ جامه احرام بايد از جنسى باشد كه نماز در آن
صحيح باشد، بنابراين جامه حرير و غيرمأكول يا نجس غير معفو كفايت نمى كند
مسأله 302 ـ بنابر احتياط واجب لباسى را كه زن در حال
احرام مى پوشد از حرير خالص نباشد
مسأله 303 ـ جامه احرام بايد پاك باشد، و اگر در حال احرام
جامه احرام يا لباسى كه زن پوشيده نجس شود به احتياط واجب بايد آن را تطهير يا
تبديل كند. ولى اگر تطهير نكند احرام او باطل نشده و كفاره هم ندارد
مسأله 304 ـ احتياط آن است كه جامه احرام از پوست نباشد،
هر چند لازم نيست منسوج و بافتنى باشد. لذا نمد هم كفايت مى كند
مسأله 305 ـ لازم نيست شخص در حال احرام از حدث اكبر و
اصغر پاك باشد، لذا شخص محدث لازم نيست فوراً غسل كند يا وضو بگيرد. بلى اگر
بدنش نجس باشد احتياط مستحب است كه آن را پاك كند.
تلبيه
مسأله 306 ـ آخرين واجب در احرام، تلبيه است. يعنى گفتن
لبيك ها به شكل زير:
«لَبَّيْكَ اللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ» كه با
يكبار گفتن آن محرم شده و احرامش صحيح است. هر چند تكرار آن مستحب است. و
احتياط مستحب آن است كه بعد از مقدار واجب آن بگويد:
«اِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».
و احتياط مستحب آن است كه به جاى صورت اول بگويد:
«لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ
لَكَ وَالْمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ لَبَّيْكَ».
و مستحب است بعد از آن بگويد:
«لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِج لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعِياً إلى دارِ السَّلامِ
لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوْبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ
التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَاالْجَلالِ وَ الاَكْرامِ لَبَّيْكَ،
لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَالْمَعادُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَسْتَغنِي و
يُفْتَقَرُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوْباً وَ مَرْغُوباً إلَيْكَ
لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماِء
وَالْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَميلِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ
الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيكَ لَبَّيْكَ،
لَبَّيْكَ ياكَرِيمُ لَبَّيْكَ».
و خوب است اين جملات را نيز بگويد:
«لَبَّيْكَ أتَقَرَّبُ إلَيْكَ بِمُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ
بِحَجَّة و عُمْرَة لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ وَهِذِه عُمْرَةُ مُتْعَة إلىَ
الْحَجِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ
تَلْبِيَةً تَمامُها وَبَلاغُها عَلَيْكَ»
مسأله 307 ـ ترجمه مقدار واجب تلبيه چنين است:
«همواره دعوت تو را اجابت مى كنم خدايا، همواره اجابت مى كنم تو را، همواره
اجابت مى كنم تو را، براى تو شريكى نيست، همواره اجابت مى كنم تورا».
و ترجمه جمله بعد كه مستحب است چنين است:
«همانا ستايش و نعمت و پادشاهى از آن تو است. شريكى براى تو نيست، اجابت مى كنم
تورا».
مسأله 308 ـ بايد تلبيه را به مقدار واجب ياد بگيرد و به نحو صحيح بگويد، و اگر
نتواند ياد بگيرد يك نفر به او تلقين كند تا به نحو صحيح بگويد
مسأله 309 ـ اگر نتواند ياد بگيرد و با تلقين هم نتواند به
صورت صحيح بگويد به هر نحو كه مى تواند بگويد، و ظاهراً همين مقدار كافى است،
هر چند احتياط مستحب آن است كه ترجمه آن را بگويد و نايب هم بگيرد
مسأله 310 ـ كسى كه لال است و قادر نيست تلبيه را بگويد
بايد با انگشت اشاره كند و زبانش را هم حركت دهد، و بهتر است نايب هم بگيرد
مسأله 311 ـ اگر كسى لبيك را به مقدار واجب نگفت محرم
نشده، و اگر موجبات كفاره در حال احرام را به جا آورد كفاره ندارد. و همين طور
است اگر عمداً غلط بگويد يا با ريا آن را باطل كند
مسأله 312 ـ تأخير تلبيه از ميقات جايز نيست، و اگر تأخير
انداخت حكم كسى را دارد كه بدون احرام از ميقات گذشته است.
مسأله 313 ـ اگر از روى ندانستن يا فراموشى لبيك را نگفت و بعد از عبور از
ميقات متوجه شد، در صورت امكان واجب است به ميقات بازگردد و لبيك بگويد، و اگر
امكان بازگشت نبود چنانچه وارد حرم نشده از جايى كه متذكر شده لبيك بگويد، و
اگر داخل حرم شده در صورت امكان به خارج حرم برود و آنجا لبيك بگويد، و اگر
امكان خارج شدن وجود نداشت همان جا بگويد
مسأله 314 ـ اگر تلبيه را در عمره تمتع فراموش كرد يا از
روى جهل نگفت و تا پايان اعمال عمره تمتع يادش نيامد اگر بتواند بايد به ميقات
ـ ولو ادنى الحل ـ رفته و جبران كند، و اگر وقت جبران ندارد عمره اش باطل است و
بايد حج افراد انجام دهد. و در اين صورت كفايت از حجة الاسلام مى كند
مسأله 315 ـ اگر كسى تلبيه را غلط بگويد. چنانچه بداند در
صورت غلط گفتن محرم نمى شود اعمال او باطل است. و اگر نداند چنانچه بعد از
وقوفين يا وقتى كه قابل جبران نباشد متوجه شد، اعمال او محكوم به صحت است. اما
احتياط استحبابى اين است كه به اين حج اكتفا نكند
مسأله 316 ـ كسى كه براى عمره تمتع محرم شده مستحب است
لبيك را تكرار كند. و چنانچه خانه هاى مكه پيدا شد واجب است تلبيه را قطع كند.
و كسى كه احرام حج بسته بايد ظهر روز عرفه تلبيه را قطع كند.
مستحبات احرام
مسأله 317 ـ مستحبات احرام چند چيز است:
1 ـ قبلا بدن خود را پاكيزه كرده و ناخن و شارب خود را بگيرد، و موى زير بغل و
عانه را بانوره ازاله نمايد.
2 ـ كسى كه قصد حج دارد از اول ماه ذى القعده و شخصى كه قصد عمره مفرده دارد
پيش از يكماه موى سر و ريش را رها كند.
3 ـ پيش از احرام در ميقات غسل احرام كند، و اين غسل از حائض و نفساء نيز صحيح
است، و تقديم اين غسل بخصوص اگر خوف آن باشد كه در ميقات نتوان غسل كرد جايز
است. و در صورت تقديم اگر در ميقات امكان انجام غسل بود مستحب است غسل را اعاده
كند. و بعد از اين غسل اگر لباسى را پوشيد يا چيزى را خورد كه بر محرم حرام
است، باز هم اعاده مستحب است، و اگر روز غسل كرد از غسل تا آخر شب آينده كفايت
مى كند. و همچنين اگر شب غسل كرد تا آخر روز آينده كافى است. ولى اگر بعد از
غسل و پيش از احرام به حدث أصغر محدث شد غسل را اعاده كند.
4 ـ دو جامه احرام از پنبه باشد.
5 ـ پارچه احرام سفيد باشد.
6 ـ احرام را به ترتيب ذيل ببندد:
در صورت تمكن بعد از فريضه ظهر، و در صورت عدم تمكن بعد از فريضه ديگر، و در
صورت عدم تمكن از آن، بعد از شش يا دو ركعت نماز نافله، در ركعت اول پس از حمد
سوره توحيد، و در ركعت دوم سوره جحد را بخواند، و شش ركعت أفضل است، و بعد از
نماز، حمد و ثناى الهى را بجا آورد، و بر پيغمبر و آل او صلوات بفرستد، آنگاه
بگويد:
«اَللَّهُمَّ إنِّي أسْاَلُكَ أنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنِ اسْتَجابَ لَكَ، وَ
آمَنَ بِوَعْدِكَ، وَاتَّبَعَ أمْرَكَ، فَاِنِّي عَبْدُكَ وَ في قَبْضَتِكَ،
لااُوقي إلاّ ما وَقَيْتَ، وَلا آخُذُ إلاّ ما أعْطَيْتَ، وَقَدْ ذَكَرْتَ
الْحَجَّ، فَأسْألُكَ أنْ تَعْزِمَ لِي عَلَيْهِ عَلى كِتابِكَ، وَسُنَّةِ
نَبِيِّكَ، صَلَواتُك عَلَيْهِ وِآلِه، وَ تُقَوِّيَنِي عَلى ما ضَعُفْتُ
عَنْهُ، وَ تُسَلِّمَ لِي مَناسِكِي، فِي يُسْرمِنْكَ وَ عافِيَة، وَاجْعَلْنِي
مِنْ وَفْدِكَ الَّذي رَضِيْتَ وَارْتَضَيْتَ، وَسَمَّيْتَ وَ كَتَبْتَ،
اَلّلهُمَّ اِنِّي خَرَجْتُ مِنْ شُقَّة بَعِيدَة، وَاَنْفَقْتُ مالِي
ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ، اَللَّهُمَّ فَتَمِّمْ لِي حَجَّتِي وَ عُمْرَتِي،
اَللَّهُمَّ إنِّي اُرِيْدُ التَّمَتُّعَ بِالْعُمْرَةِ اِلَى الْحَجِّ، عَـلى
كِتـابِكَ وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، فَاِنْ عَرَض لِي
عارِضٌ يَحْبِسُنِي، فَحَلِّنِي حَيْثُ حَبَسْتَنِي، بِـقَـدَرِك الَّـذىْ
قَـدَّرْتَ عَلَيَّ، اَللَّهُمَّ إنْ لَمْ تَكُنْ حَجَّةً فَعُمْرَةً،
اُحَرِّمُ لَكَ شَعْرِي وَبَشَرِي وَلَحْمِي وَدَمِي وَعِظامِي وَمُخِّي
وَعَصَبِي، مِنَ النِّساءِ وَالثِّيابِ وَالطِّيبِ، أبْتَغِي بِذلِكَ وَجْهَكَ
وَالدّارَ اْلآخِرَةَ».
7 ـ هنگام پوشيدن دو جامه احرام بگويد:
«اَلْحَمْدُللهِ الَّذِي رَزَقني مَا اُوارِي بِهِ عَوْرَتِي، وَاُؤَدِّي
فِيْهِ فَرْضِي، وَأعْبُدُ فِيْهِ رِبِّي، وأنْتَهِي فِيْهِ إلى ما أمَرَنِى،
اَلْحَمْدُللهِ الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِي، وَأَرَدْتُهُ فَأعانَنِي
وَقَبِلَنِي، وَلَمْ يَقْطَعْ بِي، وَوَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلَّمَنِي، فَهُوَ
حِصْنِي وَكَهْفِي وَحِرْزِي وَظَهْرِي وَمَلاذِي وَرَجائِي وَمَنْجايَ
وَذُخْرِي وَعُدَّتِي في شِدَّتِي وَ رَخائِي».
8 ـ تلبيه ها را در حال احرام تكرار كند، خصوصاً در موارد ذيل:
الف ـ وقت برخاستن از خواب.
ب ـ بعد از هر نماز واجب و مستحب.
ج ـ هنگام بالا رفتن از سربالايى يا سرازير شدن از آن.
د ـ وقت سوار شدن يا پياده شدن.
هـ ـ آخر شب.
و ـ اوقات سحر.
حائض و نفساء نيز اين تلبيه ها را بگويند.
9 ـ پس از احرام عمره تمتع تلبيه را تكرار كند تا آنكه خانه هاى مكه را ببيند،
و اما تلبيه حج تا ظهر روز عرفه مستمر است.
مكروهات احرام
مسأله 318 ـ مكروهات احرام چند چيز است:
1 ـ احرام در جامه سياه و رنگين، بجز رنگ سبز.
2 ـ خوابيدن محرم بر رخت وبالش زرد رنگ.
3 ـ احرام بستن در جامه چركين. و اگر جامه در حال احرام چرك شود بهتر است
مادامى كه در حال احرام است آنرا نشويد.
4 ـ احرام بستن در جامه راه راه.
5 ـ استعمال حنا پيش از احرام، چنانچه اثر آن تا حال احرام باقى بماند.
6 ـ حمام رفتن، و أولى آن است كه محرم بدن خود را با كيسه و مثل آن نسايد.
7 ـ لبيك گفتن محرم در جواب كسى كه او را صدا كند.
منبع:
پایگاه آية الله العظمى فاضل لنكرانى
Lankarani.com